حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) سرور زنان عالم (1)

در احادیث و اخبار رسیده بانوان برتر بهشتی را چهار نفر؛ خديجه دخت خويلد، فاطمه بنت محمد، مريم دختر عمران، آسيه همسر فرعون برشمرده شده است که هر کدام برترین بانوان عصر خود بوده اند ولی حضرت فاطمه صدیقه (علیها السلام) برترین بانوی عالمیان معرفی شده است. در این حدیث حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) از بانوان بهشتی یاد کرده است:

أَخْبَرَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ إِسْمَاعِيلَ قَالَ أَخْبَرَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ بْنُ مَنِيعٍ قَالَ حَدَّثَنَا شَيْبَانُ بْنُ فَرُّوخٍ قَالَ حَدَّثَنَا دَاوُدُ بْنُ أَبِي الْفُرَاتِ قَالَ حَدَّثَنَا عِلْبَاءُ بْنُ أَحْمَرَ قَالَ حَدَّثَنَا عِكْرِمَةُ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: خَطَّ رَسُولُ اللَّهِ (ص) أَرْبَعَ خِطَطٍ فِي الْأَرْضِ وَ قَالَ أَ تَدْرُونَ مَا هَذَا قُلْنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَعْلَمُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) أَفْضَلُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ أَرْبَعٌ خَدِيجَةُ بِنْتُ خُوَيْلِدٍ وَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ مَرْيَمُ بِنْتُ عِمْرَانَ وَ آسِيَةُ بِنْتُ مُزَاحِمٍ امْرَأَةُ فِرْعَوْنَ.(1)

محمد بن علی بن اسماعیل با اسنادی از ابن عباس نقل کرده است: پيامبر بر زمين چهار خط كشيد و گفتند می­ دانيد كه اين چيست؟ گفتند: خدا و فرستاده ‏اش داناتر هستند. گفت: «نيكوترين زنان بهشت چهار نفر هستند: خديجه دخت خويلد و فاطمة بنت محمد و مريم دختر عمران و آسيه دختر مزاحم همسر فرعون.»(2)

 

1. حضرت فاطمه(س) برترین بانوی عالم به بیان رسول الله(ص)

پیامبر(صلی الله علیه و آله) هر فرصتی را برای بیان منزلت و مقام اهل بیت خود مغتنم می شمردند و در احادیث بسیاری از منزلت خاندان عصمت به ویژه حضرت فاطمه زهرا (علیها السّلام) سخن گفته اند. در احادیثی که در ادامه نقل می شود، پیامبر (صلی الله علیه و آله) به صراحت حضرت فاطمه زهرا (علیها السّلام) را برترین زنان عالم معرفی می نماید:

الأمالي الصدوق‏ ابْنُ الْوَلِيدِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ ابْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ زِيَادٍ الْعَطَّارِ قَالَ‏ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَوْلُ رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَاطِمَةُ سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ أَ سَيِّدَةُ نِسَاءِ عَالَمِهَا قَالَ تَاكَ مَرْيَمُ وَ فَاطِمَةُ سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ فَقُلْتُ فَقَوْلُ رَسُولِ اللَّهِ (ص) الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ سَيِّدَا شَبَابِ الْجَنَّةِ قَالَ هُمَا وَ اللَّهِ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ‏.(3)

در امالی صدوق از ابن ولید با اسنادی از حسن بن زياد عطّار نقل شده است که گفت به حضرت امام صادق (عليه السّلام) عرض کردم: آيا قول پيامبر اسلام(صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) كه فرمودند: فاطمه(عليها السّلام) سرور زنان بهشت مى ‏باشد به اين معناست كه او سرور و سيّد زنان زمان خود بوده است؟ حضرت امام صادق(عليه السّلام) فرمودند: حضرت مريم(عليها السّلام) سرور زنان زمان خود بوده است و حضرت فاطمه (عليها السّلام) سرور تمام زنان بهشتى از اوّلين تا آخرين هستند. سپس پرسيدم: معنى فرمايش رسول خدا(صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) كه گفت: حسن و حسين سرور جوانان بهشت هستند؛ چيست؟ امام فرمودند: به خداوند سوگند ایشان سرور و بزرگ تمام جوانان بهشت از اوّلين تا آخرين هستند.

 

پیامبر (صلی الله علیه و آله) در وصیت خود به حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) به این مطلب اشاره فرمودند:

حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الشَّاهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو حَامِدٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو يَزِيدَ أَحْمَدُ بْنُ خَالِدٍ الْخَالِدِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ صَالِحٍ التَّمِيمِيُّ عَنْ أَبِيهِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ حَاتِمٍ الْقَطَّانُ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عَمْرٍو عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) عَنِ النَّبِيِّ(ص) أَنَّهُ قَالَ فِي وَصِيَّتِهِ لَهُ‏: يَا عَلِيُّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَشْرَفَ عَلَى الدُّنْيَا فَاخْتَارَنِي مِنْهَا عَلَى رِجَالِ الْعَالَمِينَ ثُمَّ اطَّلَعَ‏ الثَّانِيَةَ فَاخْتَارَكَ عَلَى رِجَالِ الْعَالَمِينَ بَعْدِي ثُمَّ اطَّلَعَ الثَّالِثَةَ فَاخْتَارَ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِكَ عَلَى رِجَالِ الْعَالَمِينَ بَعْدَكَ ثُمَّ اطَّلَعَ الرَّابِعَةَ فَاخْتَارَ فَاطِمَةَ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ.(4)

در وصیت پيامبر (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) به على (عليه السّلام) آمده است: اى على، به درستى كه خداوند در دنيا نظاره ‏اى نمود و از ميان مردان، مرا بر جهانيان برترى و فضيلت بخشيد و پس از آن نظاره ديگرى كرد و تو را بعد از من، بر جهانيان برترى بخشيد، سپس براى بار سوم نظاره نمود و فرزندان تو را - ائمه اطهار (عليهم السّلام) - بعد از تو، بر مردان جهانيان برترى عطا فرمود، پس در مرتبه چهارم توجه ديگرى نمود و فاطمه (عليها السّلام) را برگزيد، بر زنان عالميان برترى و فضيلت بخشيد.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در احادیث دیگری نیز به این مطلب که حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) سرور زنان عالم است اشاره کرده اند، در اینجا برای طولانی نشدن مطلب تنها همان قسمت از فرمایش حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل می شود؛ علاقمندان می توانند به منبع اصلی برای بهره گیری از کل حدیث رجوع نمایند:

حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُوسَى (رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَيْهِ) قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ أَبُو الْحُسَيْنِ الْأَسَدِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ الْبَرْمَكِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ التَّمِيمِيُّ عَنْ أَبِيهِ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْمَلِكِ بْنُ عُمَيْرٍ الشَّيْبَانِيُّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص)‏: أَنَا سَيِّدُ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ أَفْضَلُ مِنَ الْمَلَائِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ وَ أَوْصِيَائِي سَادَةُ أَوْصِيَاءِ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ ذُرِّيَّتِي أَفْضَلُ ذُرِّيَّاتِ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ أَصْحَابِيَ الَّذِينَ سَلَكُوا مِنْهَاجِي أَفْضَلُ أَصْحَابِ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ ابْنَتِي فَاطِمَةُ سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ...(5)

علی بن احمد بن موسی (رضوان الله علیه) با اسنادی از ابن عباس نقل می کنند که گفت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: من سيد انبياء و فرستادگان خدا هستم و از ملائكه مقربين بهتر هستم و اوصيای من برتر از اوصيای پيغمبران و مرسلان هستند و ذریه من بهترین ذريه انبياء و فرستادگان خدا هستند و یاران من که شریعت مرا بپیمایند بهترین یاران پیامبران و دخترم فاطمه سرور زنان عالميان است.

در حدیث دیگری حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله) همسر وصی و خلیفه پس از خویش را برترین بانوی جهان معرفی می نماید:

حَدَّثَنَا أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَامِرٍ عَنِ الْمُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَصْرِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعِيدِ بْنِ جُبَيْرٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ قَالَ النَّبِيُّ (ص):‏ إِنَّ عَلِيّاً وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي وَ زَوْجَتُهُ فَاطِمَةُ سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ ابْنَتِي وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَلَدَايَ مَنْ وَالاهُمْ فَقَدْ وَالانِي وَ مَنْ عَادَاهُمْ فَقَدْ عَادَانِي وَ مَنْ نَاوَاهُمْ فَقَدْ نَاوَانِي وَ مَنْ جَفَاهُمْ فَقَدْ جَفَانِي وَ مَنْ بَرَّهُمْ فَقَدْ بَرَّنِي وَصَلَ اللَّهُ مَنْ وَصَلَهُمْ وَ قَطَعَ مَنْ قَطَعَهُمْ وَ نَصَرَ مَنْ نَصَرَهُمْ وَ أَعَانَ مَنْ أَعَانَهُمْ وَ خَذَلَ مَنْ خَذَلَهُمْ اللَّهُمَّ مَنْ كَانَ لَهُ مِنْ أَنْبِيَائِكَ وَ رُسُلِكَ ثَقَلٌ وَ أَهْلُ بَيْتٍ فَعَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ أَهْلُ بَيْتِي وَ ثَقَلِي أَذْهَبَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَهُمْ تَطْهِيراً. (6)

شیخ صدوق از پدر خود با اسنادی از ابن عباس نقل می کند که پيغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: همانا که على وصى و خليفه من و همسرش فاطمه، سرور زنان جهان، دختر من است حسن و حسين دو سيد جوانان اهل بهشت پسران من هستند هر كه آنها را دوست دارد، مرا دوست داشته است و هر كه آنها را دشمن دارد، مرا دشمن داشته است و هر كه با آنها مخالفت و خصومت ورزد با من مخالفت و خصومت ورزیده است و هر كه به آنها جفا كند، به من جفا كرده است و هر كه به آنها نيكى كند، به من نيكى كرده است. به خداوند پيوسته است، هر كه به آنها پیوسته است و از خداوند بریده است، هر كه از آنها بريده است و خدا را يارى كند، هر كه به آنها يارى كرده است و به خدا كمك کرده است، هر كه آنها را كمك کرده است، خداوند وانهد هر كه آنها را وانهاده است. خدايا هر كدام از پيغمبران و رسولان تو  چیزی پر ارزش و گرانبها و خاندانى داشتند و على و فاطمه و حسن و حسين اهل بيت و ثقل من هستند، از آنها هر رجس و آلايشى را بزداي و پاك و منزه گردان.

به حدیث دیگری از پیامبر (صلی الله علیه و آله) که حضرت فاطمه (علیها السّلام) را سرور زنان عالم معرفی نمودند؛ بسنده می کنیم:

الأمالي للشيخ الطوسي بِالْإِسْنَادِ إِلَى عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ مُوسَى عَنْ زَكَرِيَّا عَنْ فِرَاسٍ عَنْ مَسْرُوقٍ عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ:‏ أَقْبَلَتْ فَاطِمَةُ (ع) تَمْشِي لَا وَ اللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ مَا مَشْيُهَا يَخْرِمُ مِنْ مِشْيَةِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَلَمَّا رَآهَا قَالَ مَرْحَباً بِابْنَتِي مَرَّتَيْنِ قَالَتْ فَاطِمَةُ (ع) فَقَالَ لِي أَ مَا تَرْضَيْنَ أَنْ تَأْتِيَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ أَوْ سَيِّدَةَ نِسَاءِ هَذِهِ الْأُمَّةِ. (7)

به نقل از امالی طوسی با اسنادی از عبیدالله بن موسی از زکریا از فراس از مسروق از عایشه نقل می کند: سوگند به خدايى كه شريك ندارد هرگاه فاطمه (عليها السّلام) راه مى‏ رفت، راه رفتن او با راه رفتن رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) تفاوتى نداشت و هرگاه پيامبر (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) او را مى‏ديد دوبار به او مى فرمود: مرحبا به دخترم. فاطمه زهرا (عليها السّلام) گفت: پدرم به من مى ‏فرمود: آيا راضى نيستى كه در قيامت سرور و بزرگ زنان مؤمن يا سرور زنان اين امّت باشى؟

 

2. منزلت والای حضرت فاطمه (س) نزد خداوند متعال

اگرچه شناخت دقیق و کامل منزلت و جایگاه ائمه هدی (علیهم السّلام) از جمله حضرت زهرای اطهر(علیها السّلام) در نزد پروردگار برای بشر ممکن نیست اما در این مجال سعی می شود با استعانت از سخن معصومین (علیهم السّلام) به گوشه هایی از آن اشاره بنماییم:

در حدیثی حضرت امام صادق (علیه السّلام) می فرمایند که درک و شناخت شب قدر با معرفت و شناخت حضرت صدیقه طاهره (علیها السّلام) ممکن می گردد و مردم از درک منزلت حضرت فاطمه (علیها السّلام) عاجز هستند:

تفسير فرات مُحَمَّدُ بْنُ الْقَاسِمِ بْنِ عُبَيْدٍ مُعَنْعَناً عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَنَّهُ قَالَ:‏ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ اللَّيْلَةُ فَاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ وَ إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا.(8)

حضرت امام صادق (عليه السّلام) در تفسير سوره قدر می فرمايد: در آيه «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ» منظور از «الليلة» فاطمه (عليها السّلام) و منظور از «القدر» خداوند است، پس هر كه فاطمه را به واقع بشناسد ليلة القدر را درك كرده است و همانا او را فاطمه ناميدند چون مردمان از كسب معرفت واقعى نسبت به وى عاجز هستند.

 

نیامدن نامى از حور العين در سوره دهر که در شأن اهل بیت (علیهم السّلام)نازل شده است برای احترام به حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام):

سُئِلَ عَالِمٌ فَقِيلَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَدْ أَنْزَلَ هَلْ أَتَى فِي أَهْلِ الْبَيْتِ وَ لَيْسَ شَيْ‏ءٌ مِنْ نَعِيمِ الْجَنَّةِ إِلَّا وَ ذَكَرَ فِيهِ إِلَّا الْحُورَ الْعِينَ قَالَ ذَلِكَ إِجْلَالًا لِفَاطِمَةَ (ع).‏ (9)

از حضرت موسى بن جعفر (عليه السّلام) سؤال شد: سوره مباركه «هل اتى» كه در شأن اهل (بيت عليهم السّلام) نازل شده حاوى هر نعمتى هست، ولى نامى از حور العين در اين سوره برده نشده؟ فرمودند: اين نوعى احترام و تجليل است كه خداوند به فاطمه زهرا نموده است.(10)

 

1 – 2 تسلیت جبرئیل و ملائکه به حضرت فاطمه (س) در مصایب

1 – 1 - 2 تسلیت جبرئیل به حضرت فاطمه (س) برای وفات حضرت خدیجه (س)

حضرت فاطمه (علیها السلام) در نزد پروردگار عالم چنان منزلتی دارد که در ایام طفولیت که ایشان مادر بزرگوارشان را از دست داده اند و مضطرب و نگران مادر هستند خداوند جبرائیل را برای عرض سلام و کاستن از دل نگرانیهای ایشان فرو می فرستند. حضرت امام صادق (علیه السّلام) در این باره فرمودند:

عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ أَنَّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ:‏ إِنَّ خَدِيجَةَ لَمَّا تُوُفِّيَتْ جَعَلَتْ فَاطِمَةُ تَلُوذُ بِرَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ تَدُورُ حَوْلَهُ‏ وَ تَسْأَلُهُ يَا أَبَتَاهْ‏ أَيْنَ أُمِّي فَجَعَلَ النَّبِيُّ (ص) لَا يُجِيبُهَا فَجَعَلَتْ تَدُورُ وَ تَسْأَلُهُ يَا أَبَتَاهْ أَيْنَ أُمِّي‏ وَ رَسُولُ اللَّهِ لَا يَدْرِي مَا يَقُولُ فَنَزَلَ جَبْرَئِيلُ فَقَالَ إِنَّ رَبَّكَ يَأْمُرُكَ أَنْ تَقْرَأَ عَلَى فَاطِمَةَ السَّلَامَ وَ تَقُولَ لَهَا إِنَّ أُمَّكِ فِي بَيْتٍ مِنْ قَصَبٍ كِعَابُهُ‏ مِنْ ذَهَبٍ وَ عُمُدُهُ يَاقُوتٌ أَحْمَرُ بَيْنَ آسِيَةَ امْرَأَةِ فِرْعَوْنَ وَ مَرْيَمَ بِنْتِ عِمْرَانَ فَقَالَتْ فَاطِمَةُ إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّلَامُ وَ مِنْهُ السَّلَامُ وَ إِلَيْهِ السَّلَامُ‏.(11)

‏مفضل بن عمر از حضرت امام صادق (عليه السّلام) نقل کرده است که فرمودند: «هنگامى كه حضرت خديجه رحلت نمود فاطمه (عليها السّلام) كه كودكى بيش نبود دائما خود را به رسول خدا (عليه السّلام) نزديك مى ‏كرد و در اطراف او مى‏ گشت و مى ‏گفت: اى پدرم، مادرم كجاست؟ ولى پيامبر به او پاسخى نمى ‏داد و فاطمه به دنبال كسى بود كه بتواند پاسخ اين سؤال را از او بگيرد و پيامبر خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) نيز در فكر بود كه چه جوابى به او بدهد، در اين حال جبرئيل بر او نازل گرديد و گفت: خداوند مى ‏فرمايد: به فاطمه سلام برسان و به او بگو كه مادرت با آسيه همسر فرعون و مريم دختر عمران، در خانه ‏اى است كه در بهشت قرار دارد و ديوارهاى آن از طلا و ستونهاى آن از ياقوت سرخ است و فاطمه مى‏ گفت: خدا سلام و سلامتى است و سلام و سلامتى از او و به سوى اوست.

 

2 – 1 - 2 تسليت جبرئيل به اهل بيت (علیهم السّلام) هنگام شهادت پيامبر (ص)‏

چندین حدیث درباره تسلیت جبرائیل و ملائکه به اهل بیت عصمت (علیهم السّلام) پس از شهادت رسول الله (صلی الله علیه و آله) در کتب حدیثی نقل شده است که در این مجال به حدیثی از حضرت امام صادق (علیه السّلام) اشاره می شود:

مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ سَلَمَةَ بْنِ الْخَطَّابِ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ سَمَاعَةَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: لَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) جَاءَهُمْ جَبْرَئِيلُ (ع) وَ النَّبِيُّ مُسَجًّى وَ فِي الْبَيْتِ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ (ع) فَقَالَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ بَيْتِ الرَّحْمَةِ كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ إِنَّ فِي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَزَاءً مِنْ كُلِّ مُصِيبَةٍ وَ خَلَفاً مِنْ كُلِّ هَالِكٍ وَ دَرَكاً لِمَا فَاتَ فَبِاللَّهِ فَثِقُوا وَ إِيَّاهُ فَارْجُوا فَإِنَّ الْمُصَابَ مَنْ حُرِمَ الثَّوَابَ هَذَا آخِرُ وَطْئِي مِنَ الدُّنْيَا قَالُوا فَسَمِعْنَا الصَّوْتَ وَ لَمْ نَرَ الشَّخْصَ.(12)

محمد بن یحیی با اسنادی از حسین بن مختار نقل می کند که حضرت امام صادق (عليه السّلام) فرمودند: «وقتى رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) از دنیا رفت، جبرئيل (عليه السّلام) در حالى كه روى بدن شريف پيامبر پارچه‏ اى بود نازل شد و در خانه كسى جز على و فاطمه و حسن و حسين (عليه السّلام) نبود، جبرئيل به ايشان سلام كرد و گفت: «السّلام عليكم يا اهل بيت النّبوّة: سلام بر شما اى خاندان رسالت.» «كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ‏ الْقِيامَةِ: خداوند هر مصيبتى به كسى وارد كند در برابر آن تسليت و دلدارى به مصيبت زده مى‏ دهد. (سوره مبارکه آل عمران، آیه 185) » و هر چه از دست انسان برود خداوند تدارك و جبران مى‏ نمايد. پس فقط به خداوند عزّ و جلّ اعتماد كنيد و به او اميدوار باشيد، زيرا مصيبت ديده حقيقى كسى است كه بر اثر جزع و فزع و بى ‏تابى از ثواب و پاداش مصيبت محروم گردد. گفتند صدا را شنیدیم اما شخصی را ندیدیم.»(13)

 

2 - 2 اختصاص مائده آسمانی برای حضرت فاطمه و خاندان عصمت (علیهم السّلام)

از ائمه معصومین (عليهم السّلام) احادیثی درباره نزول مائده های آسمانی و غذاهای بهشتی برای دختر رسول خدا (عليها السّلام) و ائمه اطهار (عليهم السّلام) رسیده است. که به دو حدیث در این باره بسنده می نماییم:

يَحْيَى بْنِ زَكَرِيَّا الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا بَكْرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَبِيبٍ قَالَ حَدَّثَنَا تَمِيمُ بْنُ بُهْلُولٍ قَالَ حَدَّثَنَا سُلَيْمَانُ بْنُ حُكَيْمٍ عَنْ ثَوْرِ بْنِ يَزِيدَ عَنْ مَكْحُولٍ قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع): ... وَ أَمَّا الثَّامِنَةُ وَ الْأَرْبَعُونَ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) أَتَانِي فِي مَنْزِلِي وَ لَمْ يَكُنْ طَعِمْنَا مُنْذُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فَقَالَ يَا عَلِيُّ هَلْ عِنْدَكَ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَقُلْتُ وَ الَّذِي أَكْرَمَكَ بِالْكَرَامَةِ وَ اصْطَفَاكَ بِالرِّسَالَةِ مَا طَعِمْتُ وَ زَوْجَتِي وَ ابْنَايَ مُنْذُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فَقَالَ النَّبِيُّ (ص) يَا فَاطِمَةُ ادْخُلِي الْبَيْتَ وَ انْظُرِي هَلْ تَجِدِينَ شَيْئاً فَقَالَتْ خَرَجْتُ السَّاعَةَ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَدْخُلُهُ أَنَا فَقَالَ ادْخُلْ بِاسْمِ اللَّهِ فَدَخَلْتُ فَإِذَا أَنَا بِطَبَقٍ مَوْضُوعٍ عَلَيْهِ رُطَبٌ مِنْ تَمْرٍ وَ جَفْنَةٍ مِنْ ثَرِيدٍ فَحَمَلْتُهَا إِلَى رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَقَالَ يَا عَلِيُّ رَأَيْتَ الرَّسُولَ الَّذِي حَمَلَ هَذَا الطَّعَامَ فَقُلْتُ نَعَمْ فَقَالَ صِفْهُ لِي فَقُلْتُ مِنْ بَيْنِ أَحْمَرَ وَ أَخْضَرَ وَ أَصْفَرَ فَقَالَ تِلْكَ خِطَطُ [خُطُوطُ] جَنَاحِ جَبْرَئِيلَ (ع) مُكَلَّلَةً بِالدُّرِّ وَ الْيَاقُوتِ فَأَكَلْنَا مِنَ الثَّرِيدِ حَتَّى شَبِعْنَا فَمَا رُئِيَ إِلَّا خَدْشُ أَيْدِينَا وَ أَصَابِعِنَا فَخَصَّنِي اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِذَلِكَ مِنْ بَيْنِ أَصْحَابِه‏. (14)

یحیی بن زکریا قطان با اسنادی از مکحول نقل کرده است که حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند: ... و اما (مورد) چهل و هشتم اينكه رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) به خانه ما تشريف آورد و سه روز بود كه ما غذایى نخورده بوديم فرمودند يا على چيزى در نزد تو هست؟ عرض كردم به خدایى كه ترا گرامى داشته و به پيغمبرى برگزيده است خودم و همسرم و دو فرزندم سه روز است كه چيزى نخورده ‏ايم. پس پيغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: اى فاطمه به ميان اطاق برو و نگاه كن كه چيزى مي يابى؟ فاطمة عرض كرد الان از اطاق بيرون آمدم عرض كردم يا رسول اللَّه من داخل شوم؟ فرمود به نام خدا داخل بشو پس من داخل شدم ناگاه طبقى ديدم كه در آن خرماى تازه نهاده شده و كاسه ‏اى آبگوشت بود. پس من طبق را برداشتم و به نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آوردم فرمودند: يا على فرستاده ‏اى كه اين غذا را آورده بود ديدى؟ عرض كردم: آرى. فرمودند: او را براى من توصيف كن عرض كردم: رنگهاى سرخ و سبز و زرد ديدم فرمود اينها خطهاى پر جبرئيل بوده كه با در و ياقوت جواهر نشان شده است پس ما از آن طعام خورديم تا اينكه سير شديم و دستها و انگشتان ما هيچ آلودگى به غذا پيدا نكرد به طورى كه تمام خطوط پوست دستها و انگشتانمان ديده مي شد. پس خداوند از ميان اصحاب پيغمبر فقط مرا به اين شرافت مخصوص فرمود. (15)

در این مجال به حدیث دیگری درباره نزول مائده آسمانی برای حضرت فاطمه (علیها السّلام) اشاره می شود:

عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَر أَنَّ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ:‏ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) أَقَامَ أَيَّاماً وَ لَمْ يَطْعَمْ طَعَاماً حَتَّى شَقَّ ذَلِكَ عَلَيْهِ فَطَافَ فِي دِيَارِ أَزْوَاجِهِ فَلَمْ يُصِبْ عِنْدَ إِحْدَاهُنَ‏ شَيْئاً فَأَتَى فَاطِمَةَ فَقَالَ يَا بُنَيَّةِ هَلْ عِنْدَكِ شَيْ‏ءٌ آكُلُهُ فَإِنِّي جَائِعٌ قَالَتْ لَا وَ اللَّهِ بِنَفْسِي وَ أُمِّي‏ فَلَمَّا خَرَجَ عَنْهَا بَعَثَتْ جَارَةٌ لَهَا رَغِيفَيْنِ وَ بَضْعَةَ لَحْمٍ فَأَخَذَتْهُ وَ وَضَعَتْهُ فِي‏ جَفْنَةٍ وَ غَطَّتْ عَلَيْهَا وَ قَالَتْ وَ اللَّهِ لَأُوثِرَنَّ بِهَذَا رَسُولَ اللَّهِ (ص) عَلَى نَفْسِي وَ مَنْ‏ غَيْرِي وَ كَانُوا مُحْتَاجِينَ إِلَى شُبْعَةِ طَعَامٍ فَبَعَثَتْ حَسَناً أَوْ حُسَيْناً إِلَى رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَرَجَعَ إِلَيْهَا فَقَالَتْ قَدْ أَتَانَا اللَّهُ بِشَيْ‏ءٍ فَخَبَأْتُهُ لَكَ فَقَالَ هَلُمِّي‏ يَا بُنَيَّةِ فَكَشَفَتِ الْجَفْنَةَ فَإِذَا هِيَ مَمْلُوءَةٌ خُبْزاً وَ لَحْماً فَلَمَّا نَظَرَتْ إِلَيْهِ بُهِتَتْ وَ عَرَفَتْ أَنَّهُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَحَمِدَتِ اللَّهَ وَ صَلَّتْ عَلَى نَبِيِّهِ أَبِيهَا وَ قَدَّمَتْهُ إِلَيْهِ فَلَمَّا رَآهُ حَمِدَ اللَّهَ وَ قَالَ مِنْ أَيْنَ لَكِ هَذَا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ‏ فَبَعَثَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِلَى عَلِيٍّ فَدَعَاهُ وَ أَحْضَرَهُ‏ وَ أَكَلَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ جَمِيعُ أَزْوَاجِ النَّبِيِّ حَتَّى شَبِعُوا قَالَتْ فَاطِمَةُ وَ بَقِيَتِ الْجَفْنَةُ كَمَا هِيَ فَأَوْسَعْتُ مِنْهَا عَلَى جَمِيعِ جِيرَانِي وَ جَعَلَ اللَّهُ فِيهَا بَرَكَةً وَ خَيْراً كَثِيراً.(16)

جابر بن عبد اللَّه مى‏گويد: چند روز گذشت و پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) چيزى براى خوردن نيافت تا اينكه اين مسأله براى او بسيار پر مشقّت شد. پس به خانه زنان خود رفت و در آنجا هم چيزى نيافت. سپس به خانه فاطمه (عليها السّلام) آمد و گفت: دخترم، آيا نزد تو غذايى يافت مى‏ شود؟ من گرسنه هستم. فاطمه (عليها السّلام) گفت: نه به خدا سوگند، جانم و مادرم به فدايت. وقتى رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از نزد فاطمه (عليها السّلام) خارج گرديد، كنيزى دو قرص نان جو و مقدارى گوشت، نزد فاطمه (عليها السّلام) فرستاد. فاطمه (عليها السّلام) آن را گرفت و در كاسه ‏اى بزرگ نهاد و روى آن را با پارچه ‏اى پوشاند و فرمود: به خدا سوگند، پيامبر خدا را بر خودم و ديگران ترجيح خواهم داد. در حالى كه به يك سير غذا محتاج بودند. پس حسن و حسين (عليهما السّلام) را به دنبال پيامبر (صلی الله علیه و آله) فرستاد.

پيامبر (صلی الله علیه و آله) به خانه فاطمه (عليها السّلام) مراجعت كرد، فاطمه (عليها السّلام) فرمود: خداوند به ما چيزى داده است كه من آن را براى شما نگه داشته ام.

پيامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: دخترم، آن را بياور. فاطمه (عليها السّلام) پارچه را از روى آن برداشت و ديد كه پر از نان و گوشت است و حيران ماند. سپس فهميد كه آن از طرف خداوند است. حمد و ثناى خدا را بجا آورد و به پيامبرش درود فرستاد و غذا را نزد پيامبر گذاشت. رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) هم وقتى كه غذا را ديد. حمد خدا را به جاى آورد و پرسيد: اين از كجاست؟ فاطمه (عليها السّلام) گفت: «هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ‏: اين (غذا) از جانب خداوند است و پروردگار به هر كس كه بخواهد، بدون حساب روزى مى‏دهد.» (سوره مبارکه آل عمران، آیه 37)

آنگاه پيامبر خدا به دنبال على (عليه السّلام) فرستاد و او را نيز صدا كرد و آمد و پيامبر، على، فاطمه، حسن و حسين (عليهم السّلام) و تمام زنان پيامبر، از آن طعام خوردند و سير شدند.

فاطمه (عليها السّلام) فرمود: طعام آن ظرف به حال خود باقى بود و از آن، به تمام همسايگان نيز اطعام نموديم و خداوند به غذا بركت و خير زيادى در آن قرار داده بود.(17)

 

در مناقب ابن شهر آشوب آمده است که پیامبر (صلی الله علیه و آله) پس از این فرمایش حضرت فاطمه (علیه السّلام) «هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ: اين از سوى خداست. خداوند به هر كس بخواهد، بى حساب روزى مى‏دهد.» فرمودند: سپاس خداوند را که از دنیا نرفتم تا اینکه در نزد دخترم دیدم آنچه را زکریا در نزد مریم دید. هنگامی که پیش او می رفت نزد او طعام می یافت به او می گفت: اى مريم، اينها براى تو از كجا مى ‏رسد؟ مريم مى ‏گفت: از جانب خدا زيرا او هر كس را كه بخواهد بى‏حساب روزى مى‏ دهد.(18)

 

3 -2 ملائکه مددکار حضرت فاطمه صدیقه (علیها السلام)

جایگاه بلند مرتبه دختر خاتم انبیا (عليها السّلام) در نزد پروردگار بی همتا تا حدی است که فرشتگان را به مدد و یاری این بانوی بزرگ می فرستد.

عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ‏ أَنَّ أَبَا ذَرٍّ قَالَ‏ بَعَثَنِي رَسُولُ اللَّهِ (ص) أَدْعُو عَلِيّاً (ع) فَأَتَيْتُ بَيْتَهُ فَنَادَيْتُهُ فَلَمْ يُجِبْنِي‏ وَ الرَّحَى تَطْحَنُ وَ لَيْسَ مَعَهَا أَحَدٌ فَنَادَيْتُهُ فَخَرَجَ مَعِي وَ أَصْغَى إِلَيْهِ رَسُولُ اللَّهِ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ (ص) شَيْئاً لَمْ أَفْهَمْهُ فَقُلْتُ عَجَباً مِنْ رَحًى فِي بَيْتِ عَلِيٍّ تَدُورُ مَا عِنْدَهَا أَحَدٌ. فَقَالَ إِنَّ ابْنَتِي فَاطِمَةَ مَلَأَ اللَّهُ قَلْبَهَا وَ جَوَارِحَهَا إِيمَاناً وَ يَقِيناً وَ إِنَّ اللَّهَ عَلِمَ ضَعْفَهَا فَأَعَانَهَا عَلَى دَهْرِهَا وَ كَفَاهَا أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ لِلَّهِ مَلَائِكَةً مُوَكَّلِينَ بِمَعُونَةِ آلِ مُحَمَّدٍ (ص‏).(19)

در کتاب الخرائج قطب الدین راوندی از مفضل بن عمر از حضرت امام صادق (علیه السّلام) نقل می کند كه اباذر گفت: رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) مرا به خانه على (عليه السّلام) فرستاد تا به او بگويم كه براى كارى به نزد پيامبر بيايد، پس به طرف خانه وى رفتم و او را صدا كردم ولى كسى جوابم نداد، نگاه كردم و ديدم كه آسيا كار مى‏كند در حالى كه كسى آنجا نبود كه آن را بچرخاند و دوباره او را صدا زدم كه على (عليه السّلام) از منزل خارج شدند و به حضور رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) آمد و رسول خدا سخنى در گوش او گفت كه من نفهميدم پس از آن من گفتم: تعجب كرده‏ ام از اين آسيايى كه در خانه على (عليه السّلام) خود به خود مى گردد. پيامبر (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) فرمودند: همانا خداوند متعال قلب و جوارح دخترم فاطمه را از ايمان و يقين انباشته است و چون او بر ضعف و ناتوانى فاطمه عالم است لذا او را در كارهايش يارى و مدد مى ‏رساند و او را بى ‏نياز مى ‏گرداند، تو مى‏ دانى كه خداوند فرشتگانى دارد كه موظف به معونت و يارى آل محمّد مى‏ باشند.

 

أَقُولُ رُوِيَ فِي بَعْضِ الْكُتُبِ الْمُعْتَبَرَةِ عَنِ الطَّبَرِيِّ عَنْ طَاوُسٍ الْيَمَانِيِ‏: إِنَّ جَبْرَئِيلَ(ع) نَزَلَ يَوْماً فَوَجَدَ الزَّهْرَاءَ(ع) نَائِمَةً وَ الْحُسَيْنَ فِي مَهْدِهِ يَبْكِي فَجَعَلَ يُنَاغِيهِ وَ يُسَلِّيهِ حَتَّى اسْتَيْقَظَتْ فَسَمِعَتْ صَوْتَ مَنْ يُنَاغِيهِ فَالْتَفَتَتْ فَلَمْ تَرَ أَحَداً فَأَخْبَرَهَا النَّبِيُّ(ص) أَنَّهُ كَانَ جَبْرَئِيلَ (ع). (20)

مجلسی از طرق خاصّه و عامّه از طبری و طاووس یمانی روايت كرده ‏است كه جبرائیل روزی بر زمین نزول کرد و دید حضرت زهرای اطهر (عليها السّلام) خوابیده اند و حضرت امام حسين (عليه السّلام) در گهواره مى‏ گرید. جبرئيل با او سخن مى ‏گفت و او را ساکت می نمود تا زمانی که حضرت فاطمه صدیقه (علیها السّلام) از خواب بیدار شد پس صدای شخصی را شنید که با حضرت امام حسین (علیه السّلام) سخن می گوید و هیچ کسی را ندید. از این واقعه به حضرت نبی اکرم (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) خبر داد. ایشان فرمودند همانا جبرائیل بوده است.

 

3. منزلت والای حضرت فاطمه (س) نزد رسول الله(ص)

3-1 احترام حضرت رسول الله (ص) به حضرت فاطمه (س)

در منابع حدیثی و تاریخی از اکرام و احترام حضرت رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) نسبت به دخترشان حضرت فاطمه زهرا (عليها السّلام) نقلهای بسیاری شده است. تا حدی که غضب و خشنودی حضرت فاطمه صدیقه (علیها السّلام) را سبب غضب و خشنودى خداوند و خود اعلام نمودند و حضرت زهرا (علیها السّلام) را از خون و گوشت خود معرفی کردند و قطعا احترام به ایشان در واقع احترام به حضرت رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) تلقی می شود.

در اینجا به ذکر چند حدیث در این باره می پردازیم:

علي بن إبراهيم قال حَدَّثَنِي أَبِي عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ‏:« طُوبى‏ شَجَرَةٌ فِي الْجَنَّةِ فِي دَارِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ(ع) وَ لَيْسَ أَحَدٌ مِنْ شِيعَتِهِ إِلَّا وَ فِي دَارِهِ غُصْنٌ مِنْ أَغْصَانِهَا وَ وَرَقَةٌ مِنْ أَوْرَاقِهَا يَسْتَظِلُّ تَحْتَهَا أُمَّةٌ مِنَ الْأُمَمِ»‏ وَ عَنْهُ قَالَ:‏ «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) يُكْثِرُ تَقْبِيلَ فَاطِمَةَ(ع) فَأَنْكَرَتْ ذَلِكَ عَائِشَةُ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) يَا عَائِشَةُ إِنِّي لَمَّا أُسْرِيَ بِي إِلَى السَّمَاءِ دَخَلْتُ الْجَنَّةَ فَأَدْنَانِي جَبْرَئِيلُ مِنْ شَجَرَةِ طُوبَى وَ نَاوَلَنِي مِنْ ثِمَارِهَا فَأَكَلْتُ فَحَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ مَاءً فِي ظَهْرِي فَلَمَّا هَبَطْتُ إِلَى الْأَرْضِ وَاقَعْتُ خَدِيجَةَ فَحَمَلَتْ بِفَاطِمَةَ فَمَا قَبَّلْتُهَا قَطُّ إِلَّا وَجَدْتُ رَائِحَةَ شَجَرَةِ طُوبَى مِنْهَا.(21)

علی بن ابراهیم با اسنادی از ابو عبیده از حضرت امام صادق (عليه السّلام) روايت كرده است که فرموده اند: طوبى نام درخت بهشتی است كه در خانه امير المؤمنين (عليه السّلام) مي باشد و در خانه هر يك از شيعيان آن حضرت شاخه يا برگى از آن درخت وجود دارد كه در سايه ‏اش جمعى از محبين و شيعيان زندگانى مي نمايند و حضرت امام صادق (عليه السّلام) فرمودند:«پيغمبر اكرم (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) دخترش فاطمه (عليها السّلام) را زياد مي بوسيد به طورى كه عايشه بر او رشك مي برد پيغمبر اكرم (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) به عايشه فرمود شبى كه به معراج رفته بودم داخل بهشت شده جبرئيل مرا نزديك درخت طوبى برده ميوه ‏اى از آن درخت به من داد و چون آن را خوردم و به زمين مراجعت و با خديجه مضاجعه نمودم فاطمه (عليها السّلام) را حامله شد من هر وقت فاطمه (عليها السّلام) را مي بوسم بوى درخت طوبى را استشمام مي كنم.

 

عُثْمَانَ بْنِ عُمَرَ عَنْ إِسْرَائِيلَ عَنْ مَيْسَرَةَ بْنِ حَبِيبٍ عَنِ الْمِنْهَالِ بْنِ عَمْرٍو عَنْ عَائِشَةَ بِنْتِ طَلْحَةَ عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ:‏ مَا رَأَيْتُ مِنَ النَّاسِ أَحَداً أَشْبَهَ كَلَاماً وَ حَدِيثاً بِرَسُولِ اللَّهِ (ص) مِنْ فَاطِمَةَ كَانَتْ إِذَا دَخَلَتْ عَلَيْهِ رَحَّبَ بِهَا وَ قَبَّلَ يَدَيْهَا وَ أَجْلَسَهَا فِي مَجْلِسِهِ فَإِذَا دَخَلَ عَلَيْهَا قَامَتْ إِلَيْهِ فَرَحَّبَتْ بِهِ وَ قَبَّلَتْ يَدَيْهِ وَ دَخَلَتْ عَلَيْهِ فِي مَرَضِهِ فَسَارَّهَا فَبَكَتْ ثُمَّ سَارَّهَا فَضَحِكَتْ فَقُلْتُ كُنْتُ أَرَى لِهَذِهِ فَضْلًا عَلَى النِّسَاءِ فَإِذَا هِيَ امْرَأَةٌ مِنَ النِّسَاءِ بَيْنَمَا هِيَ تَبْكِي إِذْ ضَحِكَتْ فَسَأَلْتُهَا فَقَالَتْ إِذَنْ إِنِّي لَبَذِرَةٌ فَلَمَّا تُوُفِّيَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) سَأَلْتُهَا فَقَالَتْ إِنَّهُ أَخْبَرَنِي أَنَّهُ يَمُوتُ فَبَكَيْتُ ثُمَّ أَخْبَرَنِي أَنِّي أَوَّلُ أَهْلِهِ لُحُوقاً بِهِ فَضَحِكْتُ‏.(22)

عثمان بن عمر با اسنادی از عایشه بنت طلحه از عايشه نقل می کند که گفت: من هيچ كس را نديدم كه از نظر سخن گفتن و نقل حديث شبيه‏ تر از فاطمه (عليها السّلام) به رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) باشد. هرگاه فاطمه (عليها السّلام) به حضور پيامبر مى ‏آمد رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) به وى خوشامد مى‏ گفت و دستان فاطمه را بوسيده، او را در جاى خود مى ‏نشانيد و هر گاه پيامبر نزد فاطمه مى‏رفت، فاطمه نيز برخاسته به پدرش خوشامد گفته و دست او را مى‏بوسيد، در بيماری پيامبر بود فاطمه وارد گرديد و پيامبر چيزى در گوش او گفت و وى ابتدا گريان و سپس خندان گرديد، و من با خود گفتم: براى فاطمه فضيلت و برترى نسبت به ساير زنان قائل بودم در حالى كه او هم مانند ساير زنان است و در حالى كه مى‏خندد گريه مى‏ كند، پس از او درباره اين حالت سؤال كردم، وى گفت: آيا انتظار دارى كه من افشاكننده سرّ رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) باشم؟ هنگامى كه پيامبر رحلت نمود مجددا از فاطمه (عليها السّلام) در اين باره سؤال كردم و او گفت: هنگامى كه پدرم خبر داد كه به زودى فوت خواهد نمود؛ گريه كردم ولى پس از آن به من خبر داد كه از خاندان پيامبر اوّلين كسى خواهم بود كه به او مى ‏پيوندم و لذا از آن خبر شادمان گرديدم و خنديدم.

 

2 -3 حضرت فاطمه (س) نور چشم و سرور قلب پیامبر (ص)

در حدیث زیر پیامبر (صلی الله علیه و آله) حضرت فاطمه زهرا (علیها السّلام) را سرور قلب خود معرفی می نماید:

وَ مِنْ ذَلِكَ مَا رَوَاهُ عَنِ الْمُسَمَّى عِنْدَهُمْ جَارَ اللَّهِ فَخْرُ خُوارِزْمَ أَبُو الْقَاسِمِ مَحْمُودُ بْنُ عُمَرَ الزَّمَخْشَرِيُّ بِإِسْنَادِهِ إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ شَاذَانَ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ حَمْزَةَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ حُمَيْدِ بْنِ صَالِحٍ يَرْفَعُ الْحَدِيثَ بِأَسْمَاءِ رُوَاتِهِ وَ تَرَكْتُ ذَلِكَ اخْتِصَاراً قَالَ قَالَ النَّبِيُّ (ص)‏: فَاطِمَةُ بَهْجَةُ قَلْبِي وَ ابْنَاهَا ثَمَرَةُ فُؤَادِي وَ بَعْلُهَا نُورُ بَصَرِي وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِهَا أُمَنَاءُ رَبِّي وَ حَبْلٌ مَمْدُودٌ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ خَلْقِهِ مَنِ اعْتَصَمَ بِهِمْ نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُمْ هَوَى هَذَا لَفْظُ الْحَدِيثِ الْمَذْكُورِ.(23)

جار اللَّه فخر خوارزم ابو القاسم محمود بن عمر، معروف به «زمخشرى» به سند خود از پيامبر(صلی الله علیه و آله) روايت كرده است كه فرمودند: فاطمه سرور قلب من است و دو پسرش حسن و حسين ميوه دل من هستند و شوهرش نور ديده من است و ائمه از فرزندان او امانتداران پروردگار من و ريسمان كشيده شده بين خدا و خلق هستند، هر كس به آنها چنگ زند نجات مى‏ يابد و كسى كه از آنان تخلف ورزد به جهنم می افتد.

 

احمد بن حنبل در مسند خود و سليمان قندوزى در ينابيع المودة و ابن حجر در صواعق المحرقة نقل نموده ‏اند كه رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «فاطمة بضعة منّى و هى نور عينى و ثمرة فؤادى و روحى الّتى بين جنبى من آذاها فقد آذانى و من آذانى فقد آذى اللَّه و من اغضبها فقد اغضبنى يؤذينى ما آذاها»(24)

 فاطمه پاره تن من است و ميوه دل و نور چشم من و روح من كه بين دو پهلوى من است كسى كه فاطمه را اذيت نمايد مرا اذيت نموده و كسى كه مرا اذيت نمايد خدا را اذيت نموده است و كسى كه فاطمه را به غضب آورد، مرا به غضب آورده است، مرا اذيت مى‏كند كسى كه او را اذيت نمايد.

 

3 – 3غضب و خشنودی خدا و پیامبر(ص) در غضب و خشنودی حضرت فاطمه (س)

احادیث بسیار زیادی در کتب حدیثی ذکر شده است درباره اینکه خداوند و رسول خدا با غضب و خشنودی حضرت فاطمه (علیها السلام) غضبناک و خشنود می گردند زیرا حضرت فاطمه (علیها السلام) بنده خالص الهی است و خواستی جز خواست خدا و رسولش ندارد.

قَالَ أَخْبَرَنِي أَبُو حَفْصٍ عُمَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّيْرَفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَلِيٍّ مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ الْكَاتِبُ الْإِسْكَافِيُ‏ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْقَاسِمِ الْمُحَارِبِيُّ قَالَ‏ حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ إِسْحَاقَ الرَّاشِدِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍ‏ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ الْأَزْدِيِّ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ (ع) عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص):‏ إِنَّ اللَّهَ لَيَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ يَرْضَى لِرِضَاهَا.(25)

ابوحفص عمر بن محمد صیرفی با اسنادی از ابوحمزه ثمالی از حضرت امام محمد باقر(علیه السّلام) از پدران بزرگوارش نقل می فرمایند که رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) فرمودند: همانا خداوند به سبب غضب فاطمه (عليها السّلام) غضب مى ‏كند و به خشنودى او خشنود مى‏ گردد.

در حدیث زیر حضرت امام صادق (علیه السّلام) علت اینکه رضایت و غضب الهی در گرو رضایت و غضب حضرت صدیقه طاهره (علیها السّلام) است را بیان می نماید:

الإحتجاج عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ زَيْدٍ عَنْ جَعْفَرٍ الصَّادِقِ (ع):‏ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) قَالَ لِفَاطِمَةَ يَا فَاطِمَةُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَغْضَبُ لِغَضَبِكِ وَ يَرْضَى لِرِضَاكِ قَالَ فَقَالَ الْمُحَدِّثُونَ بِهَا قَالَ فَأَتَاهُ ابْنُ جَرِيحٍ فَقَالَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ حُدِّثْنَا الْيَوْمَ حَدِيثاً اسْتَشْهَرَهُ النَّاسُ قَالَ وَ مَا هُوَ قَالَ حُدِّثْتُ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) قَالَ لِفَاطِمَةَ إِنَّ اللَّهَ لَيَغْضَبُ‏ لِغَضَبِكِ وَ يَرْضَى لِرِضَاكِ قَالَ فَقَالَ (ع) نَعَمْ إِنَّ اللَّهَ لَيَغْضَبُ فِيمَا تَرْوُونَ لِعَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ وَ يَرْضَى لِرِضَاهُ فَقَالَ نَعَمْ فَقَالَ (ع) فَمَا تُنْكِرُونَ أَنْ تَكُونَ ابْنَةُ رَسُولِ اللَّهِ (ص) مُؤْمِنَةً يَرْضَى اللَّهُ لِرِضَاهَا وَ يَغْضَبُ لِغَضَبِهَا قَالَ صَدَقْتَ‏ اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ‏. (26)

در کتاب الاحتجاج از حسین بن زید نقل شده است که حضرت امام جعفر صادق (عليه السّلام) فرمودند: رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) خطاب به فاطمه (عليها السّلام) ‏فرمودند: اى فاطمه، همانا خداوند عزّ و جلّ به سبب غضب تو غضبناك مى ‏شود و به خشنودى تو خشنود مى ‏گردد. حسين بن زيد گويد: هنگامى كه محدّثين اين حديث را از قول امام صادق (عليه السّلام) نقل مى ‏كردند، ابن جريح‏ (27) به حضور امام آمد و گفت: اى ابا عبد اللَّه، امروز حديثى را شنيدم كه محدّثين و مردم آن را در همه جا نقل كرده ‏اند؟ امام سؤال فرمود: كدام حديث؟ ابن جريح گفت: اينكه شما فرموده‏ اید كه رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) به فاطمه (عليها السّلام) گفت: همانا خداوند به غضب تو غضبناك و به خشنوديت خشنود مى‏ گردد؟ حضرت امام صادق (علیه السّلام) فرمودند: آرى، آيا در آنچه كه شما آن را روايت كرده ‏ايد نيامده است كه خداوند به سبب غضب مؤمن غضبناك و به خشنودى او خشنود مى ‏گردد؟ ابن جريح گفت: بله امام فرمودند: پس چرا اكراه و انكار داريد از آنكه خداوند به سبب غضب فاطمه (عليها السّلام) كه دختر پيامبر خدا است غضبناك شود و به خشنودى او خشنود گردد، آيا او مؤمن نيست؟ گفت: راست مى ‏گوييد و خداوند بهتر مى‏ داند كه رسالت را در چه خاندانى قرار دهد.

حضرت امام علی بن موسی الرضا (علیه السّلام) از رسول الله (صلی الله علیه و آله) در این باره نقل فرموده است:

حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الشَّاهِ الْفَقِيهُ الْمَرْوَزِيُ‏ بِمَرْوَرُودَ فِي‏ دَارِهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ النَّيْسَابُورِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْقَاسِمِ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عَامِرِ بْنِ سُلَيْمَانَ الطَّائِيُ‏ بِالْبَصْرَةِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي فِي سَنَةِ سِتِّينَ وَ مِائَتَيْنِ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا (ع) سَنَةَ أَرْبَعٍ وَ تِسْعِينَ وَ مِائَةٍ وَ حَدَّثَنَا أَبُو مَنْصُورٍ أَحْمَدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ بَكْرٍ الْخُورِيُّ بِنَيْسَابُورَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو إِسْحَاقَ إِبْرَاهِيمُ بْنُ هَارُونَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْخُورِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ زِيَادٍ الْفَقِيهُ الْخُورِيُّ بِنَيْسَابُورَ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْهَرَوِيُّ الشَّيْبَانِيُّ عَنِ الرِّضَا عَلِيِّ بْنِ مُوسَى (ع) وَ حَدَّثَنِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْأُشْنَانِيُّ الرَّازِيُّ الْعَدْلُ بِبَلْخٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَهْرَوَيْهِ الْقَزْوِينِيُّ عَنْ دَاوُدَ بْنِ سُلَيْمَانَ الْفَرَّاءِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا (ع) قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص‏): تُحْشَرُ ابْنَتِي فَاطِمَةُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مَعَهَا ثِيَابٌ مَصْبُوغَةٌ بِالدَّمِ فَتَعَلَّقُ بِقَائِمَةٍ مِنْ قَوَائِمِ الْعَرْشِ فَتَقُولُ يَا عَدْلُ احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ قَاتِلِ وَلَدِي قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَيَحْكُمُ اللَّهُ تَعَالَى لِابْنَتِي وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَغْضَبُ بِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ يَرْضَى لِرِضَاهَا.(28)

ابوالحسن محمد بن علی بن الشاه فقیه مروزی با اسنادی از حضرت امام رضا (عليه السّلام) روايت كرده ‏اند و ایشان از پدران بزرگوارشان نقل فرمودند كه رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) فرمودند: دخترم فاطمه در روز قيامت به محشر مى ‏آيد در حالى كه با او پيراهنى خونين است و يكى از پايه‏ هاى عرش را مى گيرد و مى ‏گويد: اى دادگستر، تو خود ميان من و قاتل فرزندم داورى كن، بعد فرمود: به پروردگار كعبه قسم كه خداوند متعال به سود فاطمه حكم و داورى مى ‏فرمايد و به راستى كه خداوند عزّ و جلّ به غضب فاطمه غضب مى ‏كند و به رضاى او راضى مى‏ شود.(29)

 

در تفسیر قمی ذیل آیه 57 سوره مبارکه احزاب آمده است:

تفسير القمي‏: إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِيناً قَالَ نَزَلَتْ فِيمَنْ غَصَبَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ (ع) حَقَّهُ وَ أَخَذَ حَقَّ فَاطِمَةَ وَ آذَاهَا وَ قَدْ قَالَ النَّبِيُّ (ص) مَنْ آذَاهَا فِي حَيَاتِي كَمَنْ آذَاهَا بَعْدَ مَوْتِي وَ مَنْ آذَاهَا بَعْدَ مَوْتِي كَمَنْ آذَاهَا فِي حَيَاتِي وَ مَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي وَ مَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اللَّهَ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ‏ «إِنَّ الَّذينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهينا»(30)

على بن ابراهيم قمى در تفسير خود ذیل آیه «همانا كسانى كه خدا و رسولش را آزار رساند، خداوند آنها را لعنت كرده و عذاب سختى را براى آنان مهيّا نموده است. (آیه 57، سوره مبارکه احزاب)» می گويد: اين آيه درباره كسانى نازل شده است كه حقّ على را غصب نمودند و حقوق فاطمه را زير پا نهادند و او را اذيت نمودند و پيامبر (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) فرمودند: هر كه فاطمه را در زمان حيات من اذيت و آزار نمايد مثل آن است كه او را بعد از مرگ من مورد اذيت قرار داده باشد و كسى كه او را بعد از مرگم مورد آزار قرار دهد مثل آن است كه او را در زمان حيات من اذيت كرده باشد و هر كه او را آزار رساند مرا اذيّت كرده و هر كه مرا اذيت كند؛ خدا را اذيت كرده است چرا كه خداوند متعال فرمايد: «بى ‏گمان كسانى كه خدا و پيامبر او را آزار مى ‏رسانند، خدا آنان را در دنيا و آخرت لعنت كرده و برايشان عذابى خفّت ‏آور آماده ساخته است. (سوره مبارکه احزاب، آیه 57 )»

در این مجال به ذکر چند حدیث دیگر از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) درباره وابسته بودن خشنودی و غضب الهی و پیامبرش در خشنودی و غضب فاطمه اطهر (علیها السّلام) می پردازیم:

حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ الْكُوفِيُّ مَوْلَى بَنِي هَاشِمٍ قَالَ أَخْبَرَنَا الْمُنْذِرُ بْنُ مُحَمَّدٍ قِرَاءَةً قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ سُلَيْمَانَ التَّمِيمِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ مِهْرَانَ عَنْ عَبَايَةَ عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ عَنِ النَّبِيِّ (ص) أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ فَاطِمَةَ شِجْنَةٌ مِنِّي يُؤْذِينِي مَا آذَاهَا وَ يَسُرُّنِي مَا يَسُرُّهَا وَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَيَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ يَرْضَى لِرِضَاهَا.(31)

احمد بن حسن قطّان با اسنادی ابن عباس نقل کرده است که پيامبر خدا (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) فرمودند: همانا كه فاطمه پاره تن من است، پس مرا آزار مى‏ دهد هر آنچه كه او را آزار مى ‏دهد و مرا خشنود مى ‏سازد هر آنچه كه او را خشنود مى‏ نمايد و خداوند متعال نيز به سبب غضب فاطمه غضبناك مى ‏گردد و با خشنودى او خشنود مى ‏شود.

 

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) فِي‏ حَقِّهَا: فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي مَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي يَرْضَى اللَّهُ لِرِضَاهَا وَ يَغْضَبُ لِغَضَبِهَا وَ هِيَ سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِين‏.(32)

حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله) در حق حضرت فاطمه (عليها السّلام) فرمودند: فاطمه پاره تن من است، كسى كه او را بيازارد مرا آزرده است، خداوند به‏ خشنودى او خشنود و به خشم او خشمگين و او سرور زنان جهانيان است.

در منابع عامه نیز در این باره احادیثی نقل شده است:

بخارى در صحيح به سند خود از «سور بن مخرقة» روايت كرده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «فاطمة بضعة منّى فمن اغضبها اغضبنى: فاطمه پاره تن من است هر كه او را به خشم آورد، مرا به خشم آورده است.» و مسلم در صحيح به سند خود روايت كرده كه گفت: پيامبر فرمود: «انّما فاطمة بضعة منّى يؤذينى ما آذاها: فاطمه پاره تن من است هر كس او را اذيت كند، مرا اذيت كرده است.» حميدى نيز در كتاب «الجمع بين الصحيحين» اين دو روايت را به سند خود از پيامبر روايت كرده است.(33)

صاحب كتاب «الجمع بين الصحاح الستة» در باب «مناقب فاطمه» به سند خود از پيامبر اكرم (صلى اللَّه عليه و آله) روايت كرده است كه پيامبر (صلى اللَّه عليه و آله) فرمود: «فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي فَمَنْ أَغْضَبَهَا فَقَدْ أَغْضَبَنِي وَ إِنَّهُ قَالَ فَاطِمَةُ سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ: فاطمه پاره تن من است هر كه او را به خشم آورد، مرا به خشم آورده است.» و نيز فرمود: «فاطمة سيّدة نساء اهل الجنّة: فاطمه سرور زنان اهل بهشت است.» هر كه او را به خشم آورد، مرا به خشم آورده است.(34)

 

4. منزلت والای حضرت فاطمه (س) در نزد حضرت امیرالمومنین(ع)

منزلت حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) در نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خبر از منزلت ویژه این بانو در نزد حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) دارد.

1- 4 حضرت فاطمه (س) رکن زندگانی حضرت امیرالمومنین (ع)

حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) پس از شهادت حضرت فاطمه (علیها السلام) با استناد به حدیث پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند که حضرت فاطمه (علیها السّلام) یکی از ارکان زندگی من بود:

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْعَطَّارُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى قَالَ حَدَّثَنَا الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ (ع) قَالَ قَالَ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ‏: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) يَقُولُ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (ع) قَبْلَ مَوْتِهِ بِثَلَاثٍ سَلَامُ اللَّهِ عَلَيْكَ يَا أَبَا الرَّيْحَانَتَيْنِ أُوصِيكَ بِرَيْحَانَتَيَّ مِنَ الدُّنْيَا فَعَنْ قَلِيلٍ يَنْهَدُّ رُكْنَاكَ وَ اللَّهُ خَلِيفَتِي عَلَيْكَ فَلَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) قَالَ عَلِيٌّ ع هَذَا أَحَدُ رُكْنَيَّ الَّذِي قَالَ لِي رَسُولُ اللَّهِ (ص) فَلَمَّا مَاتَتْ فَاطِمَةُ (ع) قَالَ عَلِيٌّ (ع) هَذَا الرُّكْنُ الثَّانِي الَّذِي قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص).(35)

محمد بن موسی بن متوکل با اسنادی از حماد بن عیسی نقل می کند که حضرت امام صادق (علیه السّلام) فرمودند جابر بن عبد اللَّه روايت كرده است كه گفت: شنيدم كه رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) سه روز قبل از رحلت خود به على (عليه السّلام) ‏فرمودند: اى پدر دو نوگل من، سلام بر تو باد، من در باره دو نوگل دنيوى خود به تو توصيه و سفارش مى ‏نمايم، طولى نمى‏كشد كه تو دو ركن زندگى خويش را از دست خواهى داد، من تو را به خداوند مى ‏سپارم. هنگامى كه پيامبر اسلام (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) از جهان به شهادت رسیدند على بن ابى طالب فرمودند: اين يكى از آن دو ركن من بود كه رسول خدا به من خبر داده بودند و پس از آنكه حضرت فاطمه از دنيا رفتند، فرمودند: اين دومين ركنى بود كه پيغمبر خدا (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) به من خبر داده بودند. (36)

 

 2 - 4 حضرت فاطمه (س) مایه فخر مولی الموحدین (ع)

حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) در دلایلی که برای برتری خود برای جانشینی بلافصل پیامبر(صلى اللَّه عليه و آله) روز شورا ذکر نمودند در کنار فضایلی چون یادآوری حدیث منزلت، شجاعت و دلاوری و فتوحات ایشان پس در غزوات پیامبر (صلى اللَّه عليه و آله)، برادری با پیامبر، واقعه لیله المبیت، واقعه ردّ الشمس، واقعه سدّ ابواب، نزول آیه تطهیر، جریان مباهله و نزول آیه ای که حضرت امیرالمومنین (ع) را به مانند جان پیامبر (صلی الله علیه و آله) قلمداد می کند و نزول سوره انسان در بیان مقام والای حضرت امیرالمومنین و اهل بیت (علیهم السّلام)، به همسری حضرت فاطمه (سلام الله علیها) به عنوان یک امتیاز اشاره نمودند.

حَدَّثَنَا أَبِي وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالا حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ عَنِ الْحَكَمِ بْنِ مِسْكِينٍ الثَّقَفِيِّ عَنْ أَبِي الْجَارُودِ وَ هِشَامٍ أَبِي سَاسَانَ‏ وَ أَبِي طَارِقٍ السَّرَّاجِ عَنْ عَامِرِ بْنِ وَاثِلَةَ قَالَ: كُنْتُ فِي الْبَيْتِ يَوْمَ الشُّورَى فَسَمِعْتُ عَلِيّاً (ع) وَ هُوَ يَقُول‏: ... قَالُوا اللَّهُمَّ لَا قَالَ نَشَدْتُكُمْ بِاللَّهِ هَلْ فِيكُمْ أَحَدٌ لَهُ زَوْجَةٌ مِثْلُ زَوْجَتِي فَاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ بَضْعَةٌ مِنْهُ وَ سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ غَيْرِي قَالُوا اللَّهُمَّ لَا...(37)

 شیخ صدوق از پدرش و محمد بن حسن بن احمد بن ولید با اسنادی از عامر بن واثله نقل می کند که گفت روز شورا در خانه بودم و از حضرت علی (علیه السّلام) فرمودند:...« شما را به خدا قسم مي دهم آيا ميان شما به جز من كسى هست كه همسرى مانند همسر من فاطمة دختر رسول خدا و پاره تن پيغمبر و بانوى زنان بهشتى داشته باشد؟ آنان گفتند: به خدا که نه.»(38)

 

پی نوشتها

(1) الخصال، جلد‏1، صفحه 206 – 205

(2) ترجمه الخصال، جلد‏، صفحه 159

(3) الامالی للصدوق، صفحه 125

(4) الخصال، جلد‏1، صفحه 207- 206

(5)الأمالي(للصدوق)، صفحه 298

(6)الأمالي( للصدوق)، صفحه 473

(7) بحار الأنوار، جلد ‏43، صفحه 23 - زندگانى حضرت زهرا عليها السلام،صفحه 209

(8) تفسیر فرات کوفی، صفحه581 - زندگانى حضرت زهرا عليها السلام، صفحه 345 - 344

(9) مناقب ابن شهر آشوب، جلد 3، صفحه 106 - بحار الأنوار، جلد‏43، صفحه 153

(10)زندگانى حضرت زهرا عليها السلام، ص567

‏(11) الخرائج و الجرائح، جلد ‏2، صفحه 530 – 529 - بحار الأنوار، جلد ‏43، صفحه 28 – 27 - زندگانى حضرت زهرا عليها السلام، صفحه 223 – 222

(12) الكافي ، جلد ‏3 ، صفحه 221

(13)آرام بخش دل داغديدگان (ترجمه مسكن الفؤاد)، صفحه 278 – 277

(14) الخصال ، جلد2 ، صفحه 578

(15) ترجمه الخصال، جلد ‏2، صفحه 698 – 697

(16) الخرائج و الجرائح، جلد ‏2، صفحه 529 – 528

(17)جلوه‏هاى اعجاز معصومين عليهم السلام، صفحه 388 - الخرائج و الجرائح، جلد 2، صفحه 528 - بحار الأنوار، جلد ‏43، صفحه 28 - زندگانى حضرت زهرا عليها السلام ، صفحه 220 - 219

(18) مناقب آل أبي طالب عليهم السلام، جلد ‏3، صفحه 339

(19) الخرائج و الجرائح، جلد‏2، صفحه 531 - حضرت زهرا عليها السلام، صفحه 225

(20)بحار الأنوار، جلد ‏44، صفحه 188 -187 - مدينة معاجز الأئمة الإثني عشر، جلد‏4، صفحه 46

(21) جلاء العيون،  صفحه 520

(22) زندگانى حضرت زهرا عليها السلام ، صفحه 213

(23) الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف، جلد1‏، صفحه 118 – 117 به نقل از ابن مغازلى، المناقب، صفحه 235 – بحارالانوار، جلد 23، صفحه 110

(24) ترجمه الطرائف، صفحه 381

(25) الأمالي (للمفيد)، صفحه 95 – 94 – بحار الأنوار، جلد ‏43، صفحه 19 - عيون أخبار الرضا عليه السلام ، جلد ‏2، صفحه 47 – 46

(26) بحار الأنوار، جلد‏43، صفحه 21 – 20 - الإحتجاج على أهل اللجاج، جلد ‏2، صفحه 354

 (27) علىّ بن جريح بغدادى متوفى به سال 151 هجری كه برخى او را از شعراى شيعه دانسته‏اند.

 (28) عيون أخبار الرضا عليه السلام، جلد ‏2، صفحه 26

(29) عيون أخبار الرضا عليه السلام، ترجمه غفارى و مستفيد، جلد2‏، صفحه 8

(30)تفسیر قمی، جلد 2، صفحه 196

(31) معاني الأخبار، صفحه 303

(32)إرشاد القلوب إلى الصواب، جلد‏2، صفحه232 - بحار الأنوار، جلد‏28، صفحه 323

(33) ترجمه الطرائف، صفحه 380

(34) ترجمه الطرائف، صفحه 380

(35) الأمالي( للصدوق)، صفحه 135 - زندگانى حضرت زهرا عليها السلام، صفحه 598 - بحار الأنوار، جلد ‏43، صفحه 173

(36) زندگانى حضرت زهرا عليها السلام ، صفحه 599

(37) الخصال، جلد ‏2، صفحه 554 - 553

(38) ترجمه الخصال، جلد‏2، صفحه 660

 

منابع

- الإحتجاج على أهل اللجاج، احمد بن على طبرسى، مشهد، نشر مرتضى، 1403ق.

- إرشاد القلوب إلى الصواب، حسن بن محمد ديلمى، قم، الشريف الرضي، چاپ: اول، 1412ق.

- الأمالي، محمد بن على ابن بابويه، تهران، كتابچى، چاپ ششم، 1376

- آرام بخش دل داغديدگان (ترجمه مُسكّن الفؤاد)، زين الدين بن على‏ شهيد ثانى، مصحح: مجتبى ‏كلباسى، مترجم: حسين جناتى‏ ، قم‏، روح‏، 1380

- بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، محمد باقر بن محمد تقى مجلسى، بيروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ: دوم، 1403 ق.

- البرهان فى تفسير القرآن‏، سيد هاشم بحرانى، تهران،‏‏ بنياد بعثت‏، 1416ق‏.

- ترجمه عيون أخبار الرضا عليه السلام‏، محمد بن على‏ ابن بابويه، مترجم: حميد رضا مستفيد و على اكبر غفارى، تهران‏، صدوق‏،1372

- تفسير القمي، على بن ابراهيم قمى، 2جلد، قم، دار الكتاب، چاپ: سوم، 1404ق.

- تفسير فرات الكوفى‏، ابوالقاسم فرات بن ابراهيم فرات كوفى ‏، تحقيق محمد كاظم محمودى، ‏تهران‏، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامى‏، 1410 ق‏.

- جلاء العیون، محمد باقر مجلسی، قم، سرور، 1382ش.

- جلوه‏هاى اعجاز معصومين عليهم السلام،‏ سعيد بن هبة الله‏ قطب الدين راوندى، مترجم: غلام حسن‏ محرمى، قم‏، دفتر انتشارات اسلامى،1378‏

- الخرائج و الجرائح‏، سعيد بن هبة الله قطب الدين راوندى، قم، ‏مؤسسه امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف‏، 1409 ق‏.

- الخصال، محمد بن على ابن بابويه، 2جلد، قم، جامعه مدرسين، چاپ: اول، 1362

- الخصال، محمد بن على ابن بابويه، ترجمه فهرى، 2جلد، تهران، علميه اسلاميه، چاپ: اول، بى تا

- الخصال، محمد بن على ابن بابويه، ترجمه مدرس گيلانى‏، تهران،‏ جاويدان،‏1362 ‏

- زندگانى حضرت زهرا عليها السلام ( ترجمه جلد 43 بحار الأنوار)، محمد باقر بن محمد تقى مجلسى،  ترجمه روحانى، 1جلد، تهران، انتشارات مهام، چاپ: اول، 1379

- الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف، على بن موسى ابن طاووس، ترجمه داود إلهامى، 1جلد، قم، نويد اسلام، چاپ: دوم، 1374

- الطرائف، على بن موسى ابن طاووس، ترجمه داود إلهامى، قم ،نويد اسلام، چاپ دوم، 1374

- عيون أخبار الرضا عليه السلام، محمد بن على ابن بابويه، 2جلد، تهران، نشر جهان، چاپ: اول، 1378ق.

- الكافي، محمد بن يعقوب بن اسحاق كلينى، 8جلد، تهران، دار الكتب الإسلامية، چاپ: چهارم، 1407 ق.

- مدينة معاجز الأئمة الإثني عشر، سيد هاشم بن سليمان بحرانى، قم‏‏، مؤسسة المعارف الإسلامية، 1413 ق‏.

- معاني الأخبار، محمد بن على ابن بابويه، 1جلد، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ: اول، 1403 ق.

- معاني الأخبار، محمد بن على ابن بابويه، ترجمه محمدى، 2جلد، تهران، دار الكتب الإسلامية، چاپ: دوم، 1377ش.

- مناقب آل أبي طالب (عليهم السلام)، محمد بن على ابن شهر آشوب مازندرانى، قم، علامه، 1379ق.

پیوست ها

: فاطمه ابوحمزه