خطبه دوم نماز جمعه به امامت شیخ عبدالمهدی کربلایی در 24 ربيع الاول1441ق. برابر با 1/9/1398

بسم الله الرحمن الرحيم برادران و خواهران ابتدا بیانیه ای را که از دفتر مرجعیت عالی حضرت آیت الله العظمی سید علی سیستانی (مدّ ظلّه العالی) از نجف اشرف به دست ما رسیده است؛ قرائت می نمایم:   مرجعیت عالی در خطبه نماز جمعه هفته گذشته نقطه نظر خویش را درباره تظاهرات مسالمت آمیز برای مطالبه اصلاحات بیان فرمودند. ایشان تظاهرات مسالمت آمیز و دوری از هرگونه خشونت و خرابکاری، احترام به خونهای ریخته شده از مردم عراق و ضرورت پاسخگویی نیروهای سیاسی به مطالبات به حق معترضان را موکدا خواستار شدند. مرجعیت عالی همچنین بر لزوم تسریع در روند اجرای قانون انتخابات و قانون کمیسارای عالی آن که در خطبه مذکور مطرح شد تأکید نمودند زیرا این دو مورد زمینه را برای عبور از بحران بزرگی که کشور با آن رو به رو است فراهم می کند. مطالب عرض شده بیاناتی بود که از دفتر مرجعیت عالی به دست ما رسیده است. در این مجال بخشهایی از عهدنامه حضرت امير المؤمنين (عليه السلام) به مالك اشتر را بیان می کنیم که مربوط به زمانی است که امام ایشان را به فرمانروایی منصوب فرمودند و فرمانی را در قالب یک نامه برای ایشان مرقوم داشتند. امید است این عهدنامه موجب بینش و بصیرت افرادی شود که مسئولیتهای مهمی را بر عهده دارند. حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) در این عهدنامه فرمودند: «وأَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ والْمَحَبَّةَ لَهُمْ واللُّطْفَ بِهِمْ و لا تَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضَارِياً تَغْتَنِمُ أَكْلَهُمْ فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ: إِمَّا أَخٌ لَكَ فِي الدِّينِ أو نَظِيرٌ لَكَ فِي الْخَلْقِ: قلبت را نسبت به زیردستان خویش، مملو از مهربانی و محبّت و لطف کن و در مورد آنان همچون درنده اى مباش که خوردنشان را غنيمت شماری زیرا آنها بیش از دو گروه نیستند: یا برادران دینی تو هستند و یا در آفرینش همانند تو انسان هستند. حضرت امير المؤمنين (عليه السلام) درباره ارکان و عناصر حکومت عادلانه در بین مردم که از عوامل دوام، پایداری و شکوفایی حکومت هستند؛ سخن می گوید. امام (عليه السلام) در عهدنامه خود این سخن را درباره حاکم مطرح می نماید و به او توصیه می کند که قلبش را مملو از رحمت و عطوفت به زیر دستان خود کند، زیرا این رحمت و عطوفت در حاکم و مسئول مطلوب است و سبب می شود وی دردها و رنجها، مطالبات و مظلومیت مردم را درک کند. با درک این مطالبات، مظلومیتها، دردها و رنجها آنگاه برای حل این مشکلات، رفع مظلومیتها و تحقق خواسته های مردم تلاش می کند. اگر حاکم نسبت به مردم رحمت و عطوفت نداشته باشد و بالعکس خشن و قسی القلب باشد، این قساوت مانعی در برابر وی برای درک مظلومیت و دردها و رنجهای زیر دستان می شود. آنگاه که این احساس عطوفت را از دست بدهد، دیگر به مردم توجهی ندارد و از همه این رنجها و مطالبات غافل می شود و در رفع مشکلات مردم تلاشی نمی کند. سپس همه این مسائل روی هم انباشته و موجب مشکلات بسیار و نا آرامیها می شود. برادرانم دقت بفرمایید که چرا در این کلام الفاظ (مترادف) فراوانی را امام (عليه السلام) بیان می فرمایند: رحمت، محبت و لطف. به این سه لفظ توجه کنید: رحمت: این تعبیر برای عموم زیر دستان است، محبت: بر اساس شرایط و اوضاع مختلف است، رحمت برای عموم زیردستان است سپس محبت به کسانی که خدمت می کنند و برای منفعت رسانی و خدمت به دیگران تلاش می نمایند و خود را فدای دیگران می کنند. این ویژگی نیازمند محبت است سپس مورد سوم یعنی ملاطفت است که برای زیر دستان برخورد عطوفت آمیز حاکمان ضرورت دارد تا در مسیر صحیح حرکت کنند و راه درست را بپیمایند و موجب آزار دیگران نشود. بنابراین الفاظی که حضرت امير المؤمنين (عليه السلام) به کار برده اند؛ رحمت، محبت و لطف، معانی متفاوتی را در بر دارد. نزد ما عموم زیردستان نیازمند رحمت هستند. محبت در مورد کسانی است که خود را فدا می کنند و برای خدمت به دیگران تلاش می کنند. این امر محبت به آنها را ایجاب می کند. سپس امام (عليه السلام) می فرمایند: «ولا تَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضَارِياً تَغْتَنِمُ أَكْلَهُمْ فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ: إِمَّا أَخٌ لَكَ فِي الدِّينِ وإِمَّا نَظِيرٌ لَكَ فِي الْخَلْقِ» یعنی همچون حیوان درنده نباش که شکار خود را می درد و خوردنش را غنیمت می شمارد. اینجا حاکمی که امام (علیه السلام) وی را مخاطب قرار می دهد. عنوان عمومی است که مسئولان دارای مناصب دولتی را مورد خطاب قرار می دهد خواه مناصب آن افرادی که دارای مقامهای رده بالا باشند خواه افرادی که مناصب رده پایین داشته باشند.همچنین حاکمان و مسئولان مجاز نیستند از فرصت برخورداری از حاکمیت و قدرت و مسئولیت استفاده کنند تا بیشترین میزان پول و امکانات زیردستان را تحت تصرف خود در آورند کما اینکه اجازه ندارند، توانمندیهایی که به موجب قدرت در اختیار دارد را فرصتهایی برای خود بدانند بلکه این حاکمیت، قدرت و مسئولیت تنها ماموریتی از سوی مردم برای آنان است. این مسئولیت و اختیار می طلبد که حاکمان ومسئولان منافع و امور زیردستان را در زمینه تامین امنیت، ثبات و شکوفایی محقق کنند سزاوار است رفتار با زیر دستان به نحو مذکور باشد.

پیوست ها