خطبه دوم نماز جمعه کربلاء به امامت سید احمد الصافی در تاریخ 17 ربیع الثانی 1439 هـ مطابق با 15 دی 1396

برادران و خواهرانم موضوعی را برای شما عرض می کنم که برخی آیات شریف قرآن کریم به آن پرداخته، از جمله آنها آیه 104 سوره مبارکه انعام است که خداوند تبارک و تعالی در آن می فرماید: قَدْ جَاءَكُمْ بَصَائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ (به راستی رهنمودهایی از جانب پروردگارتان برای شما آمده است پس هر که به دیده بصیرت بنگرد به سود خود او ، و هر کس از سر بصیرت ننگرد به زیان خود اوست، و من بر شما نگهبان نیستم).

امیدوارم که برادران عزیز به این موضوع که به مساله بصیرت مربوط است توجه کنند، من معنایی کلی از بصیرت را ارائه می کنم، بصیرت قلب همانند بینایی چشم است، یعنی چشم می بیند و درک می کند. همینطور قلب، عقل نیز می بیند، و ملازمتی میان این دو وجود ندارد، گاهی انسان بیناست و با چشمانش می بیند اما قلبش کور است و دچار یک نوع کوری در قلب است، و گاهی نعمت بینایی از انسان سلب شده اما او از بصیرتی در قلبش برخوردار است، و گاهی هر دوی اینها وجود ندارند و گاهی هر دو با هم در انسانی وجود دارند.

بصیرت همان هوشمندی است و انسان همواره به بصیرت نیاز دارد تا مسایل را درک کرده و باطن امور را دریابد.  طبیعتا من در حد عرف در این مورد صحبت می کنم، موضوع مربوط به عالم غیب نیست، انسانی که هوشمند است، همواره براساس بصیرتی که در امورش دارد، در مسیری درست قدم بر می دارد. او می داند که چگونه رفتار کند.

طبیعتا مثال و نمونه از آنهایی که از بصیرت برخوردارند و آنهایی که از آن محرومند، زیاد است، برخی از آنها نمونه هایی قدیمی هستند و برخی نیز مثال های معاصر هستند، انسان زمانی که بصیرت خود را از دست می دهد، همانند هیزم کش شبانه سر در گم شده و اصلا چیزی در بارهایش را نمی بیند زیرا او بصیرت، تامل، دقت، هوشمندی و تیزهوشی خود را از دست داده او تمامی اینها را از دست داده است..

قرآن کریم می فرماید: قَدْ جَاءَكُمْ بَصَائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ (به راستی رهنمودهایی از جانب پروردگارتان برای شما آمده است. پس هر که به دیده بصیرت بنگرد به سود خود اوست)

شما باید از آن بهره ببرید. گاهی بصیرت ها نشانه ها، پیامبران، علماء و علامت هایی هستند در نتیجه باید از این بصیرت ها استفاده کنیم. فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ (پس هر که به دیده بصیرت بنگرد به سود خود اوست) این نتیجه ای که از بصیرت به دست می آید، به خود شاخص های مثبت آن بر خواهد گشت. خداوند تعالی می فرماید: وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا (و هر کس از سر بصیرت ننگرد به زیان خود اوست) خداوند تبارک و تعالی ما را به انجام کاری نمی برد تا اجباری در کار نباشد تا مسئولیت آن کار بر عهده ما باشد..بله خداوند تعالی بیان می کند، چهره سیاسی به بصیرت نیاز دارد و البته موضوع بحث هم سیاسی نیست من به طور کلی می گویم. چهره سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و همینطور شخص معتقد به بصیرت نیاز دارد، بسیاری از مردم به پیامبر اعتقاد داشتند اما بصیرت نداشتند و به محض اینکه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فوت کردند، از دین برگشتند و مرتد شدند و برخی هم ادعای پیامبری کردند.. و همینطور در مورد ائمه اطهار علیهم السلام و نیز علماء اتفاق افتاد، مردم به فرد عالم اعتقاد دارند اما به مجرد اینکه اشخاص دیگری از این طرف و آن طرف می آیند، اعتقاد آنها از دست می رود.. بصیرت موضوعی غیر از علم است، بصیرت هوشمندی است، گاهی انسان این مساله را می داند اما بصیرتی ندارد.

پیش از این در سوره یوسف علیه السلام خواندیم، قرآن او و یعقوب علیه السلام را مورد آزمون قرار داد. یوسف علیه السلام چه می گوید و شاید خداوند این حرف را خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می گوید: قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنْ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنْ الْمُشْرِكِينَ (بگو راه من این است که من و پیروانم با بصیرت کامل همه مردم را بسوی خدا می خوانیم ، خدای یکتا منزه است ، و من از مشرکان نیستم) به تقطیع آیه توجه کنید بگو این راه من یا طریق من است که به سوی خدا دعوت کنم و توجه کنید عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنْ اتَّبَعَنِي (من و پیروانم با بصیرت) توجه کنید با بصیرت به سوی خدا دعوت می کنیم نه با کوری بلکه من و پیروانم با بصیرت به سوی خدا دعوت می کنیم.

معنای بصيرة من امرهم! (بصیرت در امورشان) را می دانید.

سید الشهداء علیه السلام زمانی که در واقعه کربلاء بودند، طرف مقابل زمانی که می جنگیدند، برخی شان کمک می خواستند آنها می گفتند برای ما کمک بفرستید یاران حسین علیه السلام با شجاعت و قدرتمندانه مبارزه می کنند.. طرف مقابل نمی فهمد و نفرات و کمک می فرستد، در مقابل آنها می جنگیدند، یکی از آنها گفت: آیا می دانید با چه کسی می جنگید؟ آنها اهل بصیرت هستند.

انسانی که بصیرت دارد از چیزی نمی ترسد حتی اگر پیروز نشود. چرا؟!

یاران حسین علیه السلام عملا همگی به شهادت رسیدند، معنای بصیرت آنست که من به وضوح می دانم و بر اساس آنچه دارم عمل می کنم.. پیشتر گفتم که اساس این خطبه سیاسی نیست، اما یک چهره سیاسی اگر بصیرت نداشته باشد، مردم و کشور را خسته خواهد کرد، یک چهره اقتصادی اگر بصیرت نداشته باشد، اقتصاد را نابود خواهد کرد.. جایگاه های مهم به چهره هایی شایسته و برخوردار از بصیرت نسبت به جایی که در آن قرار دارند، نیاز دارند..

یک یا دو سال قبل درباره نامه امیرالمومنین علیه السلام به مالک اشتر صحبت کردیم.. با توجه به این نکته که این نامه راهی روشن و بدون ابهام را به شما ارائه می کند، چه کسی از آن استفاده کرد یا به تعبیر دقیق تر چند نفر از آن بهره بردند؟!. بله او از جایگاهی سیاسی سخن می گوید که مالک اشتر امیدوار بود والی آن در مصر باشد اما برخی سخنانی که در آن است را می توان در هر جایگاهی استفاده کرد.

انسانی که دراو بصیرت وجود دارد، می داند..

دقت کنید یک مثال مهم را بیان خواهم کرد که احتمالا شما بگویید این مثال چه ارتباطی با موضوع دارد. انسانی که وضع مالی خوبی دارد، به مردم کمک می کند در حالی که کمک به مردم مستحب است اما خانواده اش، زن و فرزندانش از گرسنگی رنج می برند. این شخص بصیرت ندارد درک نمی کند.. زیرا او اگر می دانست که آنها برای هزینه کردن محق تر هستند،، این کار را نمی کرد.. آنها به تو به عنوان یک پدر و سرپرست نگاه می کنند. چرا مردم تو را نیکوکار می خوانند در حالی که خانواده‌ ات از گرسنگی در رنج هستند و البته مدح و ستایش مردم در کنار گناه سودی به تو نمی رساند، بصیرت به هوشمندی و نوعی از دقت نیاز دارد.

من چگونه قدم در جایگاه سیاسی بگذارم که در آن بصیرتی ندارم جایگاهی که می تواند کشور را نابود کند، مردم شخصیت اقتصادی که بصیرت ندارد را درک نمی کنند مسئول یک قبيله که بصیرت ندارد مردم را به جان یکدیگر می اندازد. بصیرت هم یک حالت همانند زمانی است که انسان دیواری را در برابر خود نبیند و به آن برخورد می کند.. زمانی که انسان بصیرت ندارد سقوط می کند. بصیرت مساله ای کمال گرایانه نیست.. بصیرت مقیاس است. خداوند تعالی می فرماید قَدْ جَاءَكُمْ بَصَائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ (به راستی رهنمودهایی از جانب پروردگارتان برای شما آمده است. پس هر که به دیده بصیرت بنگرد به سود خود اوست). خداوند تعالی به ما بصیرت عطا کرد اما این بصیرت در قلب و عقل به تامل و اندیشه نیاز دارد. کاری بدون بصیرت به دور از حکمت است.. گاهی انسان می خواهد که کاری را اصلاح کند اما بصیرت ندارد و بیشتر از آنکه اصلاح کند، فساد ایجاد می کند..

بنابراین برادرانم به این مساله در درگیری ها توجه کنید، در واقعه کربلاء زمانی که یاران امام حسین علیه السلام نمونه های بصیرت بودند، حتی یکی از آنها تخلف نکرد، خدا را شکر من در خطبه های قبلی درباره مشاهداتم از عزیزان، فرزندان و دوستان مبارزمان گفتم کسانی که ما پیشانی هایشان را در هر جایی که برای خدا به سجده می روند، می بوسیم ، پیشانی آنهایی که در برابر تیراندازی‌های داعش برای حمایت از کشور می ایستادند.

من می پرسم کدامیک با بصیرت تر هستند زمانی که این جوان بخشنده و قدرتمند را با آن شخصی مقایسه می کنم که تلاش می کند قوت مردم را از آنها بگیرد ؟!.. چه کسی برای احترام  و بزرگداشت اولویت دارد؟ چه کسی برای اینکه به او احترام گذاشته شود، شایسته تر است، این یا آن؟!

گاهی برخی کلمات برای برخی اشخاص اندک هستند،‌ قرآن کریم می گوید: إِنْ هُمْ إِلاَّ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلاً (آنها مانند چهارپایان هستند بلکه نادان تر و گمراه تر هستند) و این بهترین تعبیر است، کسی که قوت مردم را سلب می کند و از مردم دزدی می کند و به مردم ستم کرده و به آنها زور می گوید. و در برابرش این جوانمردان اهل بصیرت هستند که درس هایی فراموش نشدنی دادند و آنهایی که باقی ماندند ، به یاد آورده خواهند داشت که در فلان سال یارانی وفادار، قدرتمند و دلاور داشتند. بله آنها بصیرت داشتند و می دانستند چه می کنند. ما باید در قدردانی و وفاداری و توجه به آنها بصیرت داشته باشیم.. نه اینکه بگوییم این دوره ای بود که گذشت و آنها را فراموش کنیم.. آنها به ما همه چیز دادند، کسی که برای جنگ رفت انتظار نداشت که باز گردد، آنها وصیت خود را به خانواده هایشان کردند و رفتند. زخمی ها هم همان شهدای زنده هستند و آنهایی که شکر خدا سالم ماندند، مایه افتخار کشور و مردم هستند.

از خداوند سبحان و تعالی می خواهیم که ما از اهل بصیرت باشیم تا بخشی از حقشان که بر گردن ماست و حق دین را بدهیم همانگونه که آنها اهل بصیرت هستند. از خداوند تعالی می خواهیم که ما و شما را بیامرزد و کشور ما و همه کشورهای اسلامی را از هر شری حفظ کند و آخرین دعای ما اینست، سپاس مخصوص الله پروردگار دو جهان است، خداوندا درود فرست بر محمد و خاندان پاک و مطهرش.

پیوست ها