خطبه دوم نماز جمعه کربلاء به امامت سید احمد الصافی درتاریخ 27 جمادی الثانی 1439 قمری مطابق با 25 اسفند 1396 شمسی

می خواهم درباره مشکلی صحبت کنم که در جامعه ما افزایش پیدا کرده و حل آن به تلاش بیشتری نیاز دارد و آن هم مشکل طلاق است. طلاق یک مشکل اجتماعی است و لازم است به چند نکته در این زمینه اشاره کنیم: در ابتدا باید بگویم اینها نکات و مسایلی است که جامعه را در برگرفته است و من در ادامه علت آنها را بیان خواهم کرد. علاوه بر این برای حل این مسایل به تلاشی جمعی نیاز است. شما می دانید که شارع مقدس (خداوند تعالی) بسیار به تشکیل خانواده تشویق کرده است و این خانواده همان هسته اولیه و نیاز اساسی گرایش فطری در انسان است، همه ما چشمان خود را در خانواده گشوده ایم، و این خانواده نقطه آغاز اجتماعی انسان است، اگر مادرش زنده باشد، از شیر او تغذیه می کند و اگر پدرش زنده باشد از او سخنان دوست داشتنی و آرزوهایش برای تبدیلش به یک انسان کامل را می شنود و همینطور دختر نیز این سخنان را از مادرش می شنود. شارع مقدس به این فضای خانوادگی توجه بسیاری دارد تا جایی که به مسایلی درباره تربیت فرزند و نامگذاری آنان می پردازد و برخی از اسامی را خود تعیین کرده است. برخی نیز از ائمه (علیهم السلام) سوال می کنند که چه کنند؟ امام می گوید که چنین و چنان کن. اکنون این ساختار خانوادگی در برخی ابعادش دچار فروپاشی شده است. خواهش می کنم برادرانم توجه کنید این موضوع سخن بی ارزش و کمی نیست من از مساله ای سیاسی و یا اقتصادی صحبت نمی کنم از خودمان صحبت می کنم. از خودمان می گویم که کجا بودیم و وضعیتمان چگونه شد. ما با وجود این مشکلات خوابمان نمی برد. در اینجا مسئولیتی وجود دارد و شرایطی هست که در حال حاضر تاثیر منفی بر حجم گسترده ای از مشکلات می گذارد و ما هزینه آن را می پردازیم. جامعه سنگینی برخی افکار فریبکارانه، عجیب و ناهنجار را بر دوش می کشد و در نتیجه همه باید این مسئولیت را بپذیرند. خانواده هسته جامعه است و در آن رهبران و علمای جامعه تربیت خواهند شد، مردمی هستند که تلاش می کنند کشور را بسازند اما زمانی این ساختار شروع به فروپاشی می کند .چرا؟ دلایلی دارد. قطعا من نمی توانم در این زمان کم تمامی این دلایل را بگویم و برخی از آنها به فرصت دیگری موکول می شود. انتخاب بد و انتخاب از سر طمع از سوی زوج یا زوجه، چنین انتخابی خیلی زود پس از اینکه هر کدام از آنها به نیاز خود برسد ارزش خود را از دست می دهد. معیار داشتن خانه و پول که انگیزه ازدواج بودند از بین می رود. بنابراین پایه درستی برای این رابطه وجود ندارد و قطعا زمانی که اساس ازدواجی مانند شن سست باشد نمی توان هیچ بنایی را ساخت. همه خواهند گفت اساس این ازدواج سست و شکست خورده است. اما سوال می کنی این طمع از کجا می آید واقعا هر خانواده ای از خود سوال کند. این طمع از کجا می آید؟ فیلمی دیدی و تحت تاثیر قرار گرفتی. به کشوری سفر کردی و تحت تاثیر قرار گرفتی. کتابی خواندی و تحت تاثیر قرار گرفتی. گاهی مادری این مساله را تشدید کند و گاهی پدری چنین می کند. نمی دانم. گاهی همه دلایل انتخاب یا برخی از آنها بر همین اصول هستند اما نتیجه آن است که زوج معیارها و ملاکهای درستی برای انتخاب نداشته است بلکه ملاکهایشان از ابتدا سست و ضعیف بوده است، زوجه نیز هر کسی را قبول نمی کند، تنها موارد مشخصی را می پذیرد و پول همیشه جز اولویتهاست. نتیجه چیست؟ دوستی و محبتی وجود ندارد زن و مرد اصلا قصدی برای بچه دار شدن ندارند زیرا این ازدواج را مساله ای موقت می دانند. اگر بخواهم آمارهای موجود در این زمینه را برای شما بگویم، آمارها واقعا نگران کننده هستند. از دیگر دلایل فروپاشی خانواده، عدم حضور کافی پدر در منزل است، در حقیقت مرد متاسفانه در این زمانه در خانواده حضور ندارد حتی اگر در خانه هم باشد وجودش موثر نیست و مسایل بسیاری حواس او را از امور خانواده پرت کرده و خانه را رها کرده است. او به محل کار می رود، خانواده و همه چیز را فراموش می کند و ساعتها را سپری می کند، او صبحها به اداره یا محل کارش می رود در حالی که حتی به اندازه کافی استراحت نکرده است. نه زوج و نه زوجه به خانواده اهمیتی نمی دهد آنها احساس وابستگی به خانواده ندارند، توجه کنید تعلق خاطری ندارند. در نتیجه فرزندان در این خانواده بیشتر شبیه به فرزندان مهمان هستند تا فرزندان آن خانه بنابراین زن و مرد ارزش این خانه را نمی دانند و احساس دوستی و محبتی میان خود ندارند چرا که هر یک به مساله دیگری مشغول هستند. قطعا این مساله هر چه که باشد بهتر و مهمتر از خانواده نیست. این خانواده توست و تو برای این ازدواج از اعضای فامیل کمک گرفتی اگر مساله مهمی نبود چرا برای مردم زحمت درست کردی تا نامزد شوی و ازدواج کنی تو در حال و هوایی هستی و خانواده ات در حال و هوایی دیگر. برای چه؟ چون این شخص محترم غرق در مسایل دیگری است، قداست خانواده کجاست آن ریسمانی که ریسمان مقدس خوانده می شود، کجاست؟ وجود ندارد. خانواده یک سمبل است، خانواده در جامعه ما اهمیت دارد و ما به خانواده ها نیاز داریم. من گفتم و تکرار کردم، به مادران صاحبان خانه های منزه از گناه درود می فرستم این خانه ها انسانهایی را پرورش داد که خون و جان خود را بخشیدند اگر شهیدان در خانواده ای منسجم زندگی نکرده بودند که بر اساس شرف، شهامت و محبت به کشور تربیت شوند؛ چنین نمی شد.. برادران موضوع، بزرگتر از آن است که مساله ای شخصی باشد. شما نمی بینید چه اتفاقی می افتد و چه اتفاقی در آینده در شرف وقوع است. نهادهای رسمی و شبه رسمی برای حل این مشکل تلاش کنند.. این مهریه های بالا چیست که مردم بر سر آنها با یکدیگر رقابت می کنند. این حرص و طمع به چه معناست، این دختر تو است این خواهر تو است این پروژه ای تجاری نیست که بخواهی از آن سود ببری و پس از آن برایت مهم نباشد که دخترت کجا رفته است. شما بگویید چه کسی گفته این چیز خوبی است و چه کسی به این کار توصیه کرده است. شما در جریان این امورنیستید. دخترت امور زندگی را نمی داند تو باید آنها را به او آموزش دهی. به خدا قسم کلمات ناتوان هستند؛ می ترسم از موضوع اصلی خارج شوم. این خانواده نسیمی که خداوند تعالی با آن شاد می شود زمانی که خانواده ای تشکیل می شود انسان مورد شفاعت قرار می گیرد زمانی که یک زن و یک مرد از راه حلال در کنار یکدیگر قرار می گیرند. برادرانم از شما زنان و مردان می خواهم برای تشکیل خانواده فرهنگ سازی کنید. ما باید برای ساخت خانواده فرهنگ سازی کنیم برای اصلاح مشکلات درون خانواده میانجیگری کنید و خانواده و فرزندان را از خطر نابودی نجات دهیم. رئیس طایفه، سخنران یک سازمان و یا یک جامعه مدنی شما مسئول هستید تا فرهنگ خانواده را در مردم ایجاد کنید و نیاز به تشکیل خانواده را فرهنگ سازی کنید. از خدوند سبحان و تعالی می خواهیم که به حق محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و خاندانش ما و شما را در ایجاد و ساخت خانواده و تشویق به آن توفیق دهد. خداوندا تمامی زنان و مردان مومن و خانواده های ما را ببخش. از خداوند تبارک و تعالی به حق محمد و خاندانش بخشش و عافیت را مسالت داریم و آخرین دعای ما این است سپاس مخصوص الله پروردگار دو جهان است.

پیوست ها