اسامی شهدای حمله اول در صبح روز عاشورا

در صبح عاشورا عمر بن سعد (لعنه الله علیه) اولین تیر را به سمت خیام حضرت امام حسین (علیه السّلام) پرتاب نمود و به گروه تیراندازان دستور تیراندازی داد. در مقاتل آمده است شدت تیراندازی به حدی بود که حتی یک شخص از اصحاب حضرت امام حسین (علیه السّلام) نماند که به او تیری اصابت نکرده باشد. در مقاتل مختلف از به شهادت رسیدن پنجاه تا پنجاه و نه نفر از یاران حضرت سیدالشهداء (علیه السّلام) در همین حمله اول خبر داده اند.

مقتل مقرم درباره چگونگی حمله نخست و شهدای آن می نویسد:

«و تقدم عمر بن سعد نحو عسكر الحسين و رمى بسهم و قال اشهدوا لي عند الأمير أني أول من رمى ثم رمى الناس‏ فلم يبق من أصحاب الحسين أحد إلا اصابه من سهامهم‏ فقال عليه السّلام لأصحابه: قوموا رحمكم اللّه إلى الموت الذي لا بد منه فإنّ هذه السهام رسل القوم إليكم فحمل أصحابه حملة واحدة و اقتتلوا ساعة فما انجلت الغبرة إلا عن خمسين صريعا.»(1)

«عمر بن سعد به سوى لشكر حضرت امام حسين (عليه السّلام) آمد و تيرى انداخت و گفت: نزد امير شهادت دهيد كه من نخستين كسى بودم كه تير انداختم. پس از وى مردم تير انداختند و احدى از اصحاب حضرت امام حسين (عليه السّلام) نبود مگر اينكه از اين تيرها به وى اصابت كرده باشد حضرت امام حسين (عليه السّلام) به اصحابش فرمودند: خدا شما را رحمت كند، به سوى مرگى كه هيچ چاره‏ اى از آن نيست برخيزيد. همانا كه اين تيرها فرستادگان اين قوم به سوى شما هستند اصحاب حضرت امام حسين (عليه السّلام) حمله كردند و مدّتى جنگيدند، هنگامى كه غبارها فرو نشست پنجاه نفر بر روى زمين افتاده بودند.»(2)

 

برخی از منابع تاریخی و کتب مقاتل نام شهدای حمله نخست سپاهیان عمر بن سعد (لعنه الله علیه) را ذکر نموده اند از این جمله المناقب ابن ‌شهر آشوب است که نام این شهدا را چنین ثبت نموده است:

« وَ الْمَقْتُولُونَ‌ مِنْ‌ أَصْحَابِ‌ اَلْحُسَيْنِ‌ فِي الْحَمْلَةِ‌ الْأُولَى نُعَيْمُ‌ بْنُ‌ عَجْلاَنَ‌ وَ عِمْرَانُ‌ بْنُ‌ كَعْبِ‌ بْنِ‌ حَارِثٍ‌ الْأَشْجَعِيُّ‌ وَ حَنْظَلَةُ‌ بْنُ‌ عَمْرٍو الشَّيْبَانِيُّ‌ وَ قَاسِطُ‍‌ بْنُ‌ زُهَيْرٍ وَ كِنَانَةُ‌ بْنُ‌ عَتِيقٍ‌ وَ عُمَرُ بْنُ‌ مَشْيَعَةَ‌ وَ ضِرْغَامَةُ‌ بْنُ‌ مَالِكٍ‌ وَ عَامِرُ بْنُ‌ مُسْلِمٍ‌ وَ سَيْفُ‌ بْنُ‌ مَالِكٍ‌ النُّمَيْرِيُّ‌ وَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ‌ الْأَرْحَبِيُّ‌ وَ مُجَمِّعٌ‌ الْعَائِذِيُّ‌ وَ حُبَابُ‌ بْنُ‌ الْحَارِثِ‌ وَ عُمَرُ الْجَنْدَعِيُّ‌ وَ اَلْحَلاَّسُ‌ بْنُ‌ عَمْرٍو الرَّاسِبِيُّ‌ وَ سَوَّارُ بْنُ‌ أَبِي عُمَيْرٍ الْفَهْمِيُّ‌ وَ عَمَّارُ بْنُ‌ أَبِي سَلاَمَةَ‌ الدَّالاَنِيُّ‌ وَ اَلنُّعْمَانُ‌ بْنُ‌ عَمْرٍو الرَّاسِبِيُّ‌ وَ زَاهِرُ بْنُ‌ عَمْرٍو مَوْلَى اِبْنِ‌ الْحَمِقِ‌ وَ جَبَلَةُ‌ بْنُ‌ عَلِيٍّ‌ وَ مَسْعُودُ بْنُ‌ الْحَجَّاجِ‌ وَ عَبْدُ اللَّهِ‌ بْنُ‌ عُرْوَةَ‌ الْغِفَارِيُّ‌ وَ زُهَيْرُ بْنُ‌ بِشْرٍ الْخَثْعَمِيُّ‌ وَ عَمَّارُ بْنُ‌ حَسَّانَ‌ وَ عَبْدُ اللَّهِ‌ بْنُ‌ عُمَيْرٍ وَ مُسْلِمُ‌ بْنُ‌ كَثِيرٍ وَ زُهَيْرُ بْنُ‌ سُلَيْمٍ‌ وَ عَبْدُ اللَّهِ‌ وَ عُبَيْدُ اللَّهِ‌ ابْنَا زَيْدٍ الْبَصْرِيِّ‌ وَ عَشَرَةٌ‌ مِنْ‌ مَوَالِي اَلْحُسَيْنِ‌ وَ مَوْلَيَانِ‌ مِنْ‌ مَوَالِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌.»(3)

 

در کتاب نفس المهموم اسامی شهدای حمله نخست یاران حضرت سیدالشهداء (علیه السّلام) از قول المناقب ابن شهرآشوب ذکر شده است.(4)

 

اسامی اصحاب حضرت امام حسین (علیه السّلام) که در حمله اول طبق کتاب وسیله الدارین فی الانصار الحسین (علیه السّلام) پنجاه و یک نفر هستند که به اسامی منور آنان در ذیل اشاره می شود:

«نعیم بن عجلان، عمران بن کعب بن حارث الاشجعی، حنظله ابن عمرو الشیبانی، قاسط بن زهر و اخوه؛ مقسط، کنانه بن عتیق التغلبی، عمرو بن ضیعه بن قیس التمیمی، ضرعامه بن مالک، عامر بن مسلم العبدی و مولاه سالم، سیف بن مالک العبدی، عبدالرحمن بن عبدالله الارحبی الهمدانی، ضباب بن عامر التمیمی، عمرو بن الجندعی، حلاس بن عمرو الراسبی و اخوه نعمان بن عمرو، اسوار بن ابی عمیر النهمی، عمار بن سلامه الدالانی، زاهر مولی عمرو بن الحمق، مسعود بن الحجاج التمیمی و ولده عبدالرحمن، زهیر بن بشر الخثعمی، مسلم بن کثیر الکوفی، زهیر بن سلیم الازدی، عبیدالله و عبدالله ولدا یزید بن بشیط العبدی البصری(5) جندب بن حجر الکندی، جناده بن کعب، سالم بن عمرو، قاسم بن سعد الطائی، قاسم بن حبیب الازدی، بکر بن حی التمیمی، جو بن مالک التمیمی، امیه بن سعد الطائی، عبدالله بن بشیر، بشیر بن عمرو، حجاج بن بدر البصری، عائذ بن مجمع بن عبدالله، قارب بن عبدالله الدئلی، منجح بن سهم مولا الحسن، اسلم بن عمرو الترکی و ولده واضح، سعد بن الحرث مولا امیرالمومنین، نصر بن ابی یزر غلام علی بن ابی طالب، حرث بن نهان غلام حمزه سیدالشهداء، جون ابن حوی، مسعود بن الحجاج، عمار بن حسان، عبدالله بن عروه الغفاری، جبله بن علی و کان عشره منهم موالی.»(6)

 

در کتاب «مع الرکب الحسینی» درباره نام و زمان دقیق به شهادت رسیدن شهدای کربلا بحث نموده است و افراد ذیل را در گروه کسانی برشمرده است که در حمله اول به شهادت رسیدند.

«مسلم بن عوسجه اسدى، عبداللَّه بن عمير كلبى، نعيم بن عجلان، قاسط بن زهير تغلبى، مقسط بن زهير تغلبى، عامر بن مسلم عبدى بصرى، سالم؛ غلام او، سيف بن مالك عبدى بصرى، حُلاس بن عمرو راسبى ازدى، نعمان بن عمرو راسبى ازدى، عمار الدالانى، زاهر بن عمرو الكندى، غلام عمر بن حمق، جبلّة بن على شيبانى، مسعود بن حجاج تيمى، عبدالرحمان بن مسعود بن حجاج، عبدالرحمان بن مسعود بن حجاج، مسلم بن كثير ازدى، زهير بن سليم ازدى، عمار بن حسّان طائى، عبيداللَّه بن يزيد عبدى بصرى، عبداللَّه بن يزيد عبدى بصرى، ادهم بن اميه عبدى بصرى، جندب بن حجير كندى، جنادة بن كعب بن حرث انصارى، عائذ بن مجمع بن عبداللَّه عائذى، مجمع بن عبداللَّه عائذى، امّ وهب؛ همسر عبداللَّه بن عمير كلبى، اميّة بن سعد طائى، قاسم بن حبيب بن ابى بشر ازدى، عبداللَّه بن بشر خثعمى، قارب بن عبداللَّه دئلى، جنادة بن حرث مذحجى سلمانى، سعد؛ غلام عمرو بن خالد صيداوى، حرث بن نبهان؛ غلام حضرت حمزه (علیه السّلام) و نصر بن ابى نيزر، غلام حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام).»(7)

 

درباره افراد ذیل که نامشان در کتاب «مع الرکب الحسینی» جزء شهدای حمله اول برشمرده شده است در کتب مختلف تاریخی و مقاتل اختلاف است که در این مجال به ذکر آن می پردازیم:

سماوی در ابصار العین از «عمران بن كعب بن حارث اشجعى» نامی نبرده است. او همچنین «حنظلة بن عمرو شيبانى»، «كنانة بن عتيق تغلبى»، «ضرغامة بن مالك تغلبى»، «حجّاج بن بدر تميمى سعدى» و «عبدالرحمن بن عبداللَّه ارحبى» را جزء شهیدان حمله اول نام نبرده است و معتقد است اغلب این افراد در میدان جنگ پس از مبارزه به شهادت رسیدند.(8)

عبدالرحمان بن عبد رب انصارى: اگرچه در وسيلة الدارين و ابصار العين نام ایشان در شمار شهدای حمله اول ضبط شده است اما ابن شهر آشوب در المناقب وی را جزء شهدای حمله اول نشمرده است.

عبداللَّه بن عروه غفارى: ابن شهر آشوب در المناقب او را جزء شهدای حمله اول به شمار آورده است اما ابصار العين ذکر شده است او و برادرش عبدالرحمن در حالی که رجز یکدیگر را تکمیل می کردند در میدان جنگ به شهادت رسیدند. (9) عمرو بن خالد اسدى صيداوى: در ابصار العین آمده است که به همراه چند نفر با راهنمایی طرماح بن عدّی طایی در بین راه کوفه هنگام برخورد کاروان امام حسین (علیه السّلام) با سپاه حرّ به ایشان پیوستند. در صف اول میدان جنگ جنگیدند و وقتی محاصره شدند حضرت عباس (علیه السّلام) به یاری ایشان آمد و دلیرانه جنگیدند و به شهادت رسیدند.(10)

ابن شهر آشوب در المناقب رجزی برای عمرو بن خالد ازدى در میدان مبارزه ذکر می کند.(11)

ابن طاووس در اللهوف نیز می نویسد عمرو بن خالد صيداوى در ميدان جنگ به شهادت رسید.(12)

درباره منجح بن سهم و اسلم بن عمرو تركى؛ غلام حضرت امام حسین (علیه السّلام)، جون بن حوىّ؛ غلام ابوذر(رضوان الله علیه)، جابر بن حجّاج، غلام عامر بن نهشل تيمى و سعد بن حرث غلام حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) اگرچه در ابن شهر آشوب نقل شده است که ده غلام حضرت امام حسین (علیه السّلام) و دو غلام حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) جزء شهدای حمله اول بوده اند اما در ابصار العین و اللهوف و بحارالانوار نقل شده است که برخی از این غلامان قهرمانانه در میدان جنگیدند و به شهادت رسیدند.

 

اختلاف در ضبط نام برخی از شهیدان حمله اول در منابع

حبّاب بن عامر تميمى: در ابن شهرآشوب با نام «حباب بن حارث» از او یاد شده است که در حمله اول به شهادت رسید.(13)

نام وی در وسیله الدارین «ضباب بن عامر تميمى» نام برده است.(14) و زنجانی در وسیله الدارین در بخش زندگینامه شهدا از وی با نام «حباب بن عامر بن كعب بن تيم» یاد کرده است و ذکر نموده که از «حباب بن حارث» در كتابهاى رجال نامی نیست.(15)

عمرو جندعى: در وسیله الدارین از وی با نام عمرو بن جندعی یاد شده است. در همین کتاب زندگینامه فرد دیگری با نام «عمرو بن جندب حضرمى» آورده شده است.(16)

در المناقب ابن شهر آشوب از شخصی به نام «عمر الجندعی» یاد شده است.(17) در ابصار العين با نام «عمرو بن عبد اللّه الهمداني الجندعي»‏ یاد شده است.(18)

زهير بن بشر خثعمى: ابن شهر آشوب در المناقب و زنجانی در وسیله الدارین فی الانصار الحسین (علیه السّلام)، از وی با نام زُهَيْرُ بْنُ بِشْرٍ الْخَثْعَمِي‏ یاد کرده اند.(19) اما در زیارت شهدای کربلایی که از ناحیه مقدسه رسیده است از ایشان «السَّلَامُ عَلَى زُهَيْرِ بْنِ بَشِيرٍ» یاد شده است.(20)

جوين بن مالك تيمى: در المناقب با نام سيف بن مالك نميرى یاد شده است که گویا در نوشتار تصحیف صورت گرفته است.(21) در وسیله الدارین نیز ظاهرا سهوا با نام «جو بن مالك تميمى» ثبت شده است.(22) اما در زیارت شهدای کربلایی که از ناحیه مقدسه رسیده است از ایشان با نام «السَّلَامُ عَلَى جُوَيْنِ بْنِ مَالِكٍ» یاد شده است.(23)

و در بحارالانوار از ایشان با نام «السَّلَامُ عَلَى جُوَيْرِ بْنِ مَالِك» نامبرده شده است.(24)

بشر بن عمرو بن احدوث حضرمى كندى: ابن شهرآشوب در المناقب ایشان را در شمار شهدای حمله نخست نیاورده است. در وسیله الدارین با نام «بشیر بن عمرو» از ایشان یاد شده است.(25) در زیارت شهدای کربلایی که از ناحیه مقدسه رسیده است از ایشان با نام «السَّلَامُ عَلَى بَشِيرِ بْنِ عَمْرٍو الْحَضْرَمِي»‏ یاد شده است.(26)

سوار بن ابى عمير نهمى: در المناقب از ایشان با نام «سوار بن ابى عمير فهمى» یاد شده است.(27) در ابصار العین از ایشان با نام «سوار بن منعم بن حابس بن أبي عمير بن نهم الهمداني النهدي‏» یاد شده است.(28) در ابصار العین آمده است: «در حمله اول در میدان جنگ زخمی شد با شفاعت خاندانش از مرگ رهایی یافت و شش ماه بعد به شهادت رسید. و ضبط «فهمی» را تصحیف و اشتباه آشکاری دانسته است.»(29)

شیخ عباس قمی درباره «زاهر بن عمرو مولى ابن الحمق» که در المناقب جزء شهدای حمله اول آورده شده است؛ می نویسد:

«و زاهر بن عمرو مولى ابن الحمق» أظن أن في هذه الكلمة تقديما و تأخيرا و الأصل: و زاهر مولى عمرو بن الحمق كما في الزيارة التي خرجت من الناحية المقدسة للشهداء و في الزيارة الرجبية المروية في مصباح الزائر «السلام على زاهر مولى عمرو بن الحمق الخزاعي» و ينبغي في هذا المقام الإشارة إلى حاله: اعلم أن الحبر الخبير القاضي نعمان المصري‏ قال: و ممن كان مع علي عليه السلام من أصحاب النبي صلى اللّه عليه و آله من مهاجري العرب و التابعين الذين أوجب لهم رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله الجنة و سماهم بذلك عمرو بن الحمق بقي بعد علي عليه السلام فطلبه معاوية فهرب منه نحو الجزيرة و معه رجل من اصحاب علي عليه السلام يقال له زاهر فلما نزل الوادي نهش عمرا حية في جوف الليل فأصبح منتفخا فقال: يا زاهر تنح عني فإن حبيبي رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله قد أخبرني أنه سيشرك في دمي الجن و الإنس و لا بد لي من أن أقتل. فبينا هما كذلك إذ رأيا نواصي الخيل في طلبه، فقال: يا زاهر تغيب فإذا قتلت فإنهم سوف يأخذون رأسي فإذا انصرفوا فاخرج إلى جسدي فواره. قال‏ زاهر: لا بل أنثر نبلي ثم أرميهم به فإذا فنيت نبلي قتلت معك. قال: لا بل تفعل ما سألتك به ينفعك اللّه به. فاختفى زاهر و أتى القوم فقتلوا عمرا و اجتزوا رأسه فحملوه، فكان أول رأس حمل في الإسلام و نصب للناس. فلما انصرفوا خرج زاهر فوارى جسده ثم بقي زاهر حتى قتل مع الحسين عليه السلام‏ فظهر أن زاهرا كان من أصحاب أمير المؤمنين عليه السلام و خصص بمتابعة عمرو بن الحمق الخزاعي صاحب رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و حواري أمير المؤمنين عليه السلام العبد الصالح الذي أبلته العبادة فنحل جسمه و اصفر لونه و وفق بمواراته و دفنه، ثم ساقته السعادة إلى أن رزق في نصرة الحسين عليه السلام الشهادة. و كان من أحفاده أبو جعفر الزاهري محمد بن سنان من أصحاب الكاظم و الرضا و الجواد عليهم السلام.(30)

در نام اين شخص اخير[زاهر عمرو مولى بن حمق] به گمانم تقديم و تأخير رخ داده است و اصل نام: زاهر مولى عمرو بن حمق بوده است. چنانچه در زيارت ناحيه مقدسه راجع به شهداء و در زيارت رجبيه مرويه در «مصباح الزائر» آمده است: «السلام على زاهر مولى عمرو بن الحمق الخزاعى» در اينجا سزاوار است به حال او اشاره‏ اى شود، حبر خبير قاضى نعمان مصرى گفته است: يكى از اصحاب مهاجر پيغمبر و تابعانى كه‏ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بهشت را براى آنها ثابت دانسته و در خدمت حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) بودند عمرو بن حمق است كه بعد از ایشان زنده ماند و معاويه او را تعقيب كرد و با يكى از اصحاب حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) به نام زاهر به جزيره گريخت. چون در يك وادى منزل كردند، نيمه شبى مارى عمرو بن حمق را گزيد و صبح ورم در او پديد شد و به زاهر گفت: از من دور باش كه دوستم از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به من خبر داده كه جن و انس در خون من شريك باشند و من به همين زودى كشته شوم، گردن اسبهاى تعقيب‏كنندگانش نمودار شد و گفت: اى زاهر پنهان شو، چون مرا بگيرند سرم را ببرند و تنم را بگذارند و چون رفتند، تن مرا به خاك سپار، زاهر گفت: نه، تيرهاى خود را روى زمين مى ‏ريزم و آنها را تير مى‏ زنم و چون تير تمام شد با تو كشته مى ‏شوم، گفت: نه، چنان كن كه من از تو خواهم، خدا تو را بدان نفع بخشد، زاهر نهان شد، آن قوم آمدند و عمرو را كشتند و سرش را بريدند و بردند و اين اول سرى بود كه در اسلام حمل شد؛ چون برگشتند، زاهر بيرون شد و تنش را به خاك سپرد و زنده بود تا با حضرت امام حسین (علیه السّلام) شهيد شد. از اينجا مشخص می شود كه زاهر از اصحاب خاصّ حضرت امير المؤمنين (علیه السّلام) و همرتبه عمرو بن حمق خزاعى از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و حوارى حضرت حضرت امير المؤمنين (علیه السّلام) آن بنده صالح بوده كه كثرت عبادتش تكيده بود و تنش را لاغر و رنگش را زرد كرده بود و توفيق دفن او را يافت و سعادتش مساعد شد تا نصرت حضرت امام حسین (علیه السّلام) را روزيش كرد و به شهادت رسيد و از نبيره‏ هايش ابو جعفر زاهر بن محمد بن سنان از اصحاب حضرت امام كاظم و حضرت امام رضا و حضرت امام جواد (علیهم السّلام) است.»(31)

 

پی نوشتها

(1)مقتل الحسين(علیه السّلام) المقرم، صفحه 247 

(2) ترجمه مقتل مقرم، صفحه 152

(3) المناقب، جلد4، صفحه 113

(4) نفس المهموم، صفحه 268 - 267  

(5) در برخی منابع یزید بن ثبیط بصری ضبط شده است.

(6) وسیله الدارین فی الانصار الحسین (علیه السّلام)، صفحه 95 – 94

(7) مع الرکب الحسینی، جلد4، صفحه 292 – 282- كاروان حسينى، جلد‏4، صفحه 262 -254

(8) ر.ک. ابصار العين، صفحه 116- 114

(9) ابصار العين، صفحه 177 – 176

(10) ر.ک. ابصار العين، صفحه 116- 114

(11) المناقب، جلد4، صفحه 101

(12) اللهوف، صفحه 109

(13) المناقب، جلد4، صفحه 113

(14) وسیله الدارین، صفحه 94

(15)وسیله الدارین، صفحه117

(16) وسیله الدارین، صفحه 94

(17) المناقب، جلد4، صفحه 113

(18)إبصار العين، صفحه 136   

(19) المناقب، جلد: 4، صفحه: 113- وسیله الدارین، صفحه 94

(20) المزار، صفحه 154- 150 - إقبال الأعمال، جلد‏2، صفحه 713 – 715

(21) المناقب، جلد4، صفحه 113

(22) وسیله الدارین، صفحه 94

(23) المزار، صفحه 154- 150 - إقبال الأعمال، جلد‏2، صفحه 715 – 713

(24) بحار الأنوار، جلد‏98،صفحه 341

(25)وسیله الدارین، صفحه 94

(26) المزار، صفحه 152- إقبال الأعمال، جلد‏2، صفحه 714

(27) المناقب، جلد4، صفحه 113

(28) إبصار العين، صفحه 135

(29) إبصار العين، صفحه 136 - 135   

(30) نفس المهموم، صفحه 269- 267

(31) در كربلا چه گذشت، صفحه 374 - 373

 

منابع

- ابصار العين في أنصار الحسين عليه السّلام‏، شيخ محمد بن طاهر سماوى‏، قم،‏ دانشگاه شهيد محلاتى‏، 1419ق‏.

- الإقبال بالأعمال الحسنة فيما يعمل مرة فى السنة (چاپ الحديثة)، على بن موسى ابن طاووس، 3جلد، دفتر قم، تبليغات اسلامى، چاپ: اول، 1376ش.

- با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه (ترجمه)، علی شاوی، قم، زمزم هدايت، 1386ش.

- بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، محمد باقر بن محمد تقى مجلسى، بيروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ دوم، 1403ق.

- ترجمه ‏مقتل الحسين عليه السلام مقرم، عبد الرزاق مقرّم، مترجم محمد مهدى عزيز الهى كرمانى، نويد اسلام‏، قم، 1381

- در كربلا چه گذشت (ترجمه نفس المهموم‏)، شيخ عباس قمى، مترجم محمد باقر كمره ‏اى‏، قم، مسجد جمكران‏، 1381 ش‏.

- اللهوف على قتلى الطفوف،‏ سيد ابن طاوس‏، تهران‏، جهان‏، 1348 ش‏.

- المزار في كيفية زيارات النبيّ و الأئمة عليهم السلام، محمد بن مكى شهيد اول، 1جلد، قم، مدرسه امام مهدى عليه السلام، چاپ: اول، 1410 ق.

- مع الرکب الحسیني من المدینة إلی المدینة، علی شاوی، قم، تحسين، 1386ش.

- مقتل الحسین (علیه السّلام)، عبدالرزاق مقرم، بیروت، موسسه الخرسان للمطبوعات، 1426ق.

- مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، محمد بن على ابن شهر آشوب مازندرانى، 4 جلد، قم، علامه، چاپ اول، 1379 ق.

- نفس المهموم‏، حاج شيخ عباس قمى، نجف، المكتبه الحيدريه‏، ‏1421 ق./ 1379ش.

- وسیله الدارین فی انصار الحسین، سید ابراهیم الموسوی الزنجانی، بیروت، اعلمی، 1402ق. /1982

 

پیوست ها

: فاطمه ابوحمزه