خطبه دوم نماز جمعه کربلای معلی به امامت شیخ عبدالمهدی الکربلائی در تاریخ ۲۷ ربیع الثانی ۱۴۴۰ هجری برابر ۱۴ دی ۱۳۹۷ شمسی

برادران و خواهران همچنان به سلسله مباحث بحث کلی « معضلات اجتماعی که ساختار اخلاقی جامعه و همزیستی اجتماعی را به خطر می اندازند.» می پردازیم. پیشتر گفتیم که مبحث اول این سلسله خشونت است سپس مساله مقدم کردن منافع جمعی بر منافع شخصی را گفتیم و اکنون در این خطبه به پدیده اجتماعی دیگری می پردازیم و آن هم «تخریب شخصیت حقوقی فرد در اجتماع» است: منظور ما از شخصیت حقوقی همان جایگاه و اعتبار اجتماعی فرد یا گروه اجتماعی است که آن هم نشأت گرفته از ساختار مذهبی، اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی، اقتصادی و سیاسی است و یا اینکه صرف نظر از وجود چنین عناصری در فرد، او یک انسان است. الان هر فردی ویژگیهایی دارد به عنوان مثال ویژگیهای مذهبی، فکری، فرهنگی، اخلاقی یا اجتماعی و از این ویژگیها برای فرد جایگاه و اعتباری اجتماعی ایجاد می شود که ما آن را شخصیت حقوقی می خوانیم. اما انسان به اعتبار انسان بودنش جایگاه و اعتبار اجتماعی دارد، گاهی شخصیت اجتماعی توسط افراد تخریب می شود؟ و گاهی گروهی را تخریب می کنند که البته دومی خطرناکتر است، گاهی ما یک خانواده ساده و معمولی داریم و گاه خانواده ای که جایگاه مذهبی یا اجتماعی دارد، گاهی نیز یک تشکل دینی، مذهبی یا اجتماعی داریم، این تشکل هدف تخریب اجتماعی قرار می گیرد که این خطرناکتر است. اکنون اهمیت این شخصیت حقوقی را بیان می کنیم، انسان مخلوقی است که خداوند متعال او را بر سایر مخلوقات برتری داده است، این فرد به خاطر ویژگیهای انسانی که دارد، صرف نظر از اینکه دین و تفکری دارد، خداوند او را بر سایر مخلوقات برتری داده و جهان را مسخر او کرده است، به همین دلیل باید جایگاه اجتماعی داشته باشد، به طور کلی انسان نیاز فطری دارد و به این جایگاه به عنوان ضرورتی اجتماعی و حساس نیازمند است، این مساله در زندگی ما از منظر انسانی و با توجه به نیاز معیشتی مادی و معنوی یک ضرورت است این انسان نیاز دارد که کرامت و ارزش انسانی او حفظ شود، تخریب اجتماعی به طور کلی با فطرت انسان و اخلاق انسانی و لزوم حفظ کرامت و ارزشهای انسانی تعارض دارد، گاهی شخصی در کنار این کرامت و ارزش انسانی دارای ویژگی فکری، اخلاقی و مذهبی نیز هست و به این نیاز دارد که نزد دیگران مقبول و محترم باشد تا با آنها همکاری نماید و آنها نیز با او همکاری کنند و نیازهایش را برطرف سازند. آیا کسی در میان ما هست که به دیگران نیاز نداشته باشد؟ و به ارتباط با دیگران؟ اینکه کسی با او ازدواج کند و دیگران با او در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و مالی و سایر امور زندگی همکاری کنند، نیاز نداشته باشد؟ هر یک از ما نیازمند آن است که دیگران برای رفع نیازهای اساسی مادی و معنوی از جمله مسایل فرهنگی و علمی با او همکاری داشته باشند، زمانی که من فردی مقبول و محترم باشم و شخصیت و جایگاه حقوقی من حفظ شود، آن زمان عوامل نیاز مادی و معنوی برایم فراهم خواهد شد اما اگر کرامت و احترام این شخص نابود شود و از نظر اجتماعی تخریب شود، از طرف مردم طرد می شود و نادیده گرفته خواهد شد، اولا شخص در نتیجه این تخریب اجتماعی دچار تنش و آشفتگی درونی خواهد شد، دوم اینکه جامعه با او برای رفع نیازهای مادی و معنویش همکاری نخواهد کرد، برادرانم خطرات کجاست؟ البته گاهی این بر وجود اختلال و مشکلی دینی، اخلاقی و فرهنگی دلالت دارد، گاهی این مشکل در سطح افراد اندکی است و جامعه آن را انکار می کند و بر انکار این مسأله پافشاری می کند و تنها گروه اندکی چنین کار بر خلاف دین، اخلاق، عرف و فطرت انسانی را انجام می دهند، گاهی نیز افراد زیادی تحت تخریب شخصیتی قرار می گیرند و جامعه آن را انکار نمی کند و به این مسأله که موجب خطرات بسیاری در سطح فردی و اجتماعی می گردد و به درگیریها و کشمکشهایی در درون جامعه منتهی می شود و کمترین آنها تنش درونی شخص است. اکنون توجه کنید هر یک از ما زمانی که از نظر شخصیتی تحقیر شویم و مردم از ما دور شوند و نیازهایمان برطرف نشوند و با ما همکاری نکنند، چقدر دچار تنش و بی قراری درونی می شویم؟ حال گروهی دینی باشد یا اجتماعی یا فرهنگی یا اقتصادی  و در نظر دیگران تحقیر شود، روابط اجتماعی این تشکل با سایر تشکلها چگونه خواهد بود؟ به عنوان مثال یک تشکل دینی قومی مذهبی دچار چنین حالتی شود به ویژه که پیامدهای این مسأله با وجود ابزارهای ارتباطی بسیاری که در اختیار شخص قرار دارد؛ شدت یافته و به او قدرت تأثیر شگفتی بر دیگران داده است.به این شکل که فرد حرکت بد و شنیع بزرگی در مورد دیگران انجام می دهد، حال اگر خطر و پیامد این کار به معضل یا مسأله اجتماعی تبدیل شود، مقصود حرف ماست. اگر این مسأله در حد افراد اندکی باشد، مساله ای آسان است اما اگر در مورد افراد زیادی و یا در سطح گروه ها و تشکلها رخ دهد و گروهی تشکل دیگر را براندازد و تشکلی تشکل دیگر را در جامعه تخریب کند، خطرناک است. در ادامه انواع تخریب را خواهیم گفت، در اینجا خطر اینگونه است که این پیامدها برای جامعه ویرانگر خواهد بود و بر وجود مشکلات دینی، فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی در سطح گسترده دلالت دارد و نیازمند به راه حلهایی برای حل مشکلات هستیم. اگر بخواهیم در روایتها و تالیفهای اسلامی به دنبال «تخریب اجتماعی» باشیم، آیا چنین اصطلاحی را می یابیم و چنین چیزی وجود دارد؟ چنین اصطلاحی وجود ندارد این اصطلاح جدید بوده و معنا و مفهوم را به ذهن نزدیک می کند، در روایتها تعبیر دیگری از آن وجود دارد و آن هتک حرمت انسان مومن و نقض احترام او و تخریب شخصیتش است. از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده است: «هر مسلمانی خون، مال و آبرویش بر مسلمانان حرام است.» برادرانم تصور نکنیم که برخی معنای عرفی آبرو را درک می کنند، (نه) منظور از آبرو در اینجا جایگاه اجتماعی فرد برگرفته از عواملی که گفتیم است، تخریب اجتماعی این فرد به هر شکلی در اینجا هتک حرمت او محسوب می شود. برادرانم توجه کنید چه جایگاه بزرگی برای حرمت کعبه که همان بیت الله الحرام است، وجود دارد و چقدر ما تلاش می کنیم حرمت بیت الحرام را با کلام و سخنی و نوشتار و رفتار و حرکتی نقض نکنیم، ما برای این مساله تلاش می کنیم زیرا کعبه در نزد خداوند متعال حرمت و جایگاه دارد. در احادیث آمده است که حرمت مومن از حرمت کعبه در نزد خدا بالاتر است. افرادی که در شبکه های اجتماعی مطلب می نویسند و منتشر می کنند توجه کنند. اهمیت نمی دهند که شخصی دیگری را تخریب می کنند و گروهی تشکل دیگری را بر می اندازند. برادرانم توجه کنید گاهی ما تصور می کنیم این موضوع ساده ای است اما روز قیامت بر ما آشکار می شود و ما می بینیم که چقدر مجازات در انتطار ماست، ما با خیال راحت، خیلی آسان و ساده تصویرسازی می کنیم، تحریف می کنیم و  اتهام کنایه می زنیم و گمان می کنیم که این کار ساده ای است. از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده است که ایشان به کعبه رفتند و در حالی که طواف می کردند،؛ فرمودند:«تو چه خوبی و عطر تو چه خوش است، تو چه بزرگی و حرمت تو چه عظیم است. قسم به کسی که جان محمد در دست اوست، حرمت مومن و مال و جانش در نزد خدا از حرمت تو بیشتر است و تنها باید به او گمان خوب داشته باشیم.» از حضرت امام رضا (علیه السلام) روایت شده است که ایشان به حضرت سید عبد العظیم بن عبدالله حسنی توصیه کردند: «ای عبدالله به محبانم سلام مرا برسان و به آنها بگو اجازه ندهند شیطان بر آنها راه یابد و آنها را به صدق در گفتار، امانتداری، سکوت درباره چیزی که به آنها مربوط نیست و به کارشان نمی آید، توجه به یکدیگر و دیدار با هم که موجب نزدیک شدن به من است، سفارش کن به آنها بگو با اختلاف با یکدیگر خود را مشغول نسازند زیرا هر کسی که چنین کند و یاری از یاران مرا به خشم آورد، از خدا بخواهم سخت ترین عذاب را در دنیا به او بچشاند و در آخرت نیز از زیانکاران باشد.». بنابراین برادرانم، گاهی یکی از ما زمانی که صحبت می کند یا احیانا مطلبی می نویسد و گاهی تعداد بازدیدهایش به ده ها هزار می رسد. تو این فرد یا گروه را به شدت تخریب کردی و او را نزد ۱۰۰ هزار یا ۲۰۰ هزار شخص و یا بیشتر نابود کردی. حال روز قیامت چه خواهی کرد؟ آیا می توانی آبروی این شخص، خانواده، طایفه، گروه یا تشکل را در برابر این تعداد زیاد بازگردانی، بنابراین باید به این مساله توجه داشته باشی. ان شاء الله انواع این تخریب را در خطبه بعدی بیان خواهیم کرد زیرا بحث طولانی است و به توجه نیاز دارد چراکه از پدیده ها و مسائل خطرناک اجتماعی است که ساختار اخلاقی و همزیستی مسالمت آمیز اجتماعی را به خطر می اندازد. سپاس مخصوص الله پروردگار دو جهان است، خداوندا بر محمد و خاندان پاک و مطهرش درود فرست.

پیوست ها